ای بابا ای بابا :)))))))
خب اولا امیدوارم که از داستانی که براتون گفتم خوشتون اومده باشه ، اگه بچه های خوبی باشین بازم از این داستانا براتون تعریف میکنم حالشو ببرید D:
این چنتا پستی که اومده به شدت جذابه ولی پر از نکته که نمیدونم سهوی زدن دوستان یا عمدی بوده
اوضاع خیلی خوب بود قشنگ داشت پیش میرفت که یهو یه قسمتی از جنوب میشه خاک شمال (حالا بعدا با این قسمت کار داریم) . بعد میایم میگیم که اقا این داستانش چیه یکم مارو توجیه کنید ببینیم چی شده . جوابی که میگیریم اما خیلی قشنگه :
هیسسسس جنوب شرقیا فریاد نمیزنند .
:))))))))))
مثل این میمونه بری خونه طرف مهمونی بعد بگن تا کی هستی اینجا تدارک شام ببینیم یا نه بعد تو جواب بگه به شما ربطی نداره تا کی هستم ولی به همسایتون گفتم تضمین دادم خیالش راحت باشه
حالا بگذریم از این اتفاقای بعدیش قشنگتره
اون قسمته که باهاش کار داشتیم الان میاد :
صاحب خونه میاد میگه اقا تحقیق و تفحص(فکر کنم درست نوشتم!) کردیم دیدیم واسه ما خطری نداره بودنش بذار باشه واسه خودش ولی واسه بقیه خطر داره یا نه رو دیگه ما نمیدونیم به خودشون مربوطه
حالا بازم این وسط یه چنتا اتفاق قشنگ میفته ، چنتا از بچه های همون همسایه که مهمون بهش تضمین داده بود میان میگن اقا چرا خاله بازی میکنید برید بزنیدش بندازیدش بیرون از خونتون ، بعد که واکنش صاحب خونه رو میبینن میان میگن که شما خودت جرات نداری بندازیش بیرون میترسی ازش حالا اومدی به ما میگی ممکنه خونه شما تلپ شه حواستون باشه بعد انتظار داری ما ازت تشکرم بکنیم خودتون باید بزنیدش ، اصلا ما قهریم دیگه مرسی اَه .
:))))))))
اما جواب صاحب خونه اینجا قشنگه
همسایه عزیزم شما اگه تضمینی که گرفتی تضمین باشه که با یه پخ گفتن بچه ما نباید بترسی که قشنگم ، اگرم که فکر میکنی خیلی درست حسابی نیست که برو یه تضمین جدید بگیر D:
پ.ن : یوسف ریتالین عزیز خودت میدونی چقدر ما اینجا دوست داریم ولی خب بچه هاتون زیاد مارو دوس ندارن D:
پ.ن ۲ : مهمون خودش صاحب خونرو مشخص کرده بود تو حرفاش به عنوان جایی که ثبت نام کرده سوء تعبیر نشه .
پ.ن ۳ : گل من وایسا حمایت تموم شه بعد بیا بگو چرا سیاسی بازی میکنین ، نگران نباش اسیاب به نوبت
پ.ن ۴ : پرتقال فروشم که به سلامتی پیدا شد کیلو چند حالا؟
از همون جمله قشنگا که دوستان میگن براتون ، من بلد نیستم بگم خودتون تصورش کنین