(بخش سوم و پایانی پست)
۴- توتالی شمال شرق
قضیه بسیار حساسی هست، من هم به اندازه کافی فحش خوردم (که یه سری هاش اخیراً داره undo می شه انگار! :دی)، واسه همین فقط یه داستان کوچولو می گم.
توی خونواده، وقتی یه بچه ی تینیجر تازه بالغ یهو به مادر خانواده شروع می کنه پرخاش کردن و توهین کردن، مادره معمولاً با یه تشر و تنیبه لفظی سعی می کنه بچه رو ادب کنه. منتهی پدر خونواده ممکنه بخواد «پدری» بکنه و از در good cop وارد بشه و خودش رو «عاقل» و «سالار» نشون بده. و میاد و یه دستی به سر بچه می کشه. از اون ور مادره، که «حرمت والد بودن»ش از بین رفته دیگه، از خونه می ره. و اون دست نوازش پدره، در عمل «صحّه» می ذاره روی رفتار و عمل اون تینیجر داستان که «حرمت والد» چیزی جز پشم نیست و می شه اون رو راحت شکوند. و پس فردا همون تینیجر عزیز، وقتی دیگه مادر هم توی خونه نیست، جلوی روی بابائه در میاد. و بابائه دیگه کُفری می شه و محکم می خوابونه زیر گوش بچه. و بچه رو با تیپا از خونه پرت می کنه بیرون.
از اون شب به بعد اون خونه، موقع شام، صندلی خالی زیاد خواهد داشت. و چه خوب می بود اگه در ابتدا، بین «تلاش برای حفظ حرمت» و «سالار و عاقلِ جمع شدن»، انتخاب کمی با تدبیر بیشتری انجام می گرفت.
من بازم برای شمال شرق و تیم لیدری شمال شرق آرزوی موفقیت دارم.
۵- متای زیرزمینی، متای روزمینی، متای روباز، متای از پیش تعیین شده!
اینم حساس هست، ولی کمتر. من نظر خودم رو می گم.
۵-۱- چرا متا اصن؟
ببین چیزی که ده ها صفحه سرش پیش رفت رو یکی اون وسط خیلی ظریف به اصل مطلب اشاره کرد ولی گُم شد. این که آقا «هدف تراوین بازی کردن» چیه.
یه سری میان تراوین «که لذت ببرن». یه سری میان تراوین «که ببرن». و گاهی اینا با هم نیست. و گاهی تفاوت اینا خیلی بیشتر از یه بازی با واژگان هست. ینی باید انتخاب کنی که می خوای، سه سال دیگه همین موقع بگی «عجب سروری بازی کردیم اون سال! یه سال حال کردیم. تهش هم اصن یادم نمیاد و مهم نیست کی واندر ۱۰۰ کرد.» یا می خوای بگی «خب این هم سومین سرور متوالی که من بُردم؛ وای چه قدر شاخم من! الله اکبر این همه خفنم من!»
بازم می گم، دقت کن در جایی ممکنه انتخاب دقیقاً «یکی» (و نه هر دو) اینا باشه.
اینو اگه الان راه بیافتی تو سرور بپرسی، عین پرسیدن «آیا شما خونه تون ماهواره داره دهه ۷۰ شمسی»، همه می گن نه، ولی دارن! اینجا هم همه می گن اولی (یک سال لذت)، ولی حداقل نصف ملت دنبال دومی (یک بُرد دیگر) هستن. :دی
حالا، دومی، ساده ترین recipe و دستور پخت ش همون Divide & Conquer بسیار معروف و متای زودهنگام هست. ینی شما اگه مثلاً ۴ ربع سرورت ۳۰-۲۵-۲۵-۲۰ هست، کافیه مثلاً ۲۵ اولی با ۲۰ رفیق بشن و اوّل اون یکی ۲۵ رو بزنن، بعد ۳۰ رو بزنن، بعد بین خودشون هم یه ماه آخر سرور تخمه بخورن و بخندن و یکی شون واندر ۱۰۰ کنه و هورا هورا! همه هم راضی، گوزن لق ناراضی!
اینجا هم حالا داستان همینه.
آیا متا ماه دوم در زمان صلح اصلاً لازمه؟ نه!
آیا بازی با متا الزاماً فان بیشتری داره؟ نه!
آیا متا شانس بُرد رو بیشتر می کنه؟ بالطبع آره!
آیا هدف لیدر بُردن ربعش هست؟ ....... اینجاست که اون سؤال اول یا دوم مهمه.
و سخت ترین کار لیدری هم، خصوصاً توی رُبعی که از اوّل منسجم نباشه و از اوّل نه تنها با هم نیومده باشن، بلکه این ۱ یا ۲ شون از قبل معلوم نباشه (برعکس امرداد که «همه با هم» و «برای بُرد» اومدن) اینه که هم خود شخص لیدرکل این ۱ یا ۲ رو انتخاب کنه، هم همه رو در این راستا هم سو بکنه.
من به شخصه اغلب اون «یک سال فان» رو انتخاب کردم. اصن «والس» شده سمبل کتک خوری ولی لذت بردن به مدت یک سال :دی. و در جایی که مجبور شدم «بُرد» رو انتخاب کنم (یا چیز جز «فان») مثل سرور سوانز و امرداد (چون از نظر منطقی نباید جنگ می کردیم)، شرمنده ی یه سری از پلیرها شدم. چون واقعاً یک سال بازی «برای بردن» با یک سال بازی «برای لذت بردن» ته تهش خیلی بیشتر از اون چیزی که آدم فکر می کنه بازی با کلمات باشه، در عمل فرق داره. و این شرمندگی دردناک بود. (من استایلم بیشتر مادرانه هست و دعوا می کنم؛ تا این که پدرانه با کمربند و لگد بزنم!)
اینجا هم همینه. من نمی تونم از دور راجع به تصمیمی که مازیار و تیمش گرفته نظری بدم. بالطبع خود مازیار هم اونقدری پخته هست که بدونه طبعات تصمیمش چی هست. و هزاران پارامتر هم توی ذهن خودشون می گذشته وقتی این تصمیم رو گرفتن (مثل تعداد همر، دغدغه و وقت و انرژی شخصی، نیروی انسانی و ...) که توی همچین تصمیمی مؤثر هست.
واسه همین روی صحبتم با این دوستان خارج شده هست -- سعی کنین بپذیرین که لیدر ممکنه در شرایطی تصمیمی بگیره که شما دوست نداشته باشین. و کلّ بازی تون تحت الشعاع قرار بگیره. اگه براتون مهم هست، لطف کنین سرور بعدی از قبلش اعلام بکنین. عین سوانز که اون سرور ملغی شد تا این سرور از اوّل شکل بگیره. ممنون.
۵-۲- متای شرقی این سرور
ببین این که می گن مازیار مهره ی امرداد (خیلی بامزه ست :دی)، من باهاش مخالفم. درسته مازیار روابط نزدیکی داره با امرداد از سرور سوانز. درسته یه سری از این رفقا میان می گن «من ترجیح می دم هم-متایی م لاک قرمز بزنه! تا مثل تو لاک صورتی!» و حرف هایی از این قماش که خیلی بار فنی نداره؛ منتهی ته تهش به نظرم چنین تصمیمی کاملاً «آگاهانه» بوده و یه «تصمیم»، تا چیز دیگه ای.
مسائل پشت پرده رو نمی دونیم. مثل این که امرداد تو چه شرایطی و با چه ادبیاتی از شمال شرقی دف گرفت. (و احتمالاً هم از یک هفته قبل گفته دفسازی تو ش.ش. شروع بشه، وگرنه لزوم خاصی نداشته ش.ش. دف بسازه قاعدتاً):
- مثلاً امرداد گفته (یا ش.ش. به خودی خود احساس کرده) که این ش.غ. اول امرداد رو می زنه، بعد میاد ش.ش. رو می زنه، بعد کلاً عصمت کلاسیک ها زیر سؤال می ره! (خواستم بگم «تقدّس» تا فرشید دوباره آمپر پاره کنه! =)) )
-
امرداد «تهدید» کرده که یا دف می دین، یا همین الان با همین ش.غ. نه تنها صلح، بلکه متا می کنیم، بعد میایم خود شما رو می زنیم و دعوای خودمون رو می ذاریم ته سرور! (فک کنم سرور تری دات و والس اینجوری شد اصنش :دی یا یه سرور دیگه، مغزم یاری نمی کنه!)
-
امرداد رفاقتی گفته و دف هم رفاقتی رفته، اما بعدش بوی قضیه بیشتر از اون حدی که لازم بوده در اومده.
بالطبع هر سه تای این سناریوها محتمل هست (من یک ناظر فروم هستم فقط! :دی) و هر کدوم اینا خیلی خیلی می تونه توی شکل گیری این متا تأثیر داشته باشه.
خلاصه این که من علی رغم این که وقتی شنیدم، با یه حالت این که مثلاً قاتل فیلم پلیسی دقیقه ۲۰ فیلم معلوم می شه و یک ساعت بقیه اش احتمالاً «وای چه شاخم من»ِ کارآگاه خواهد بود، گفتم «ای باااااااا بااااااا.... اینم که تموم شد...»، اما به نظرم قطعاً چیزهای زیادی پشت داستان بوده که همچین تصمیمی این قدر زود گرفته شده.
من به شخصه خیلی استقبال می کنم که سرورهای ایران از این «ازدواج دختر عمو پسر عمو در سن ۱۵ سالگی» خارج بشه و یه مقداری نه نیازی به «عضوگیری فله ای ربع» باشه، و نه نیازی به «متا کردن زودهنگام»؛ منتهی درک می کنم که با این حجم کم پلیرها، یه سری از این مسائل اجتناب ناپدیر هست. واسه همین به تصمیم ربع های متا کننده، علی رغم «ایییی باااا بااا» احترام می ذارم.
۶- ادامه سرور
ما تقریباً دو تا چیز رو نمی دونیم:
- ش.غ. آیا تهش چیزی مونده؟ ینی مثلاً می تونن کتیبه های خودشون رو کامل جمع کنن و نگه دارن؟ خصوصاً جنگاموزهاشون رو.
- ج.غ. چند مرده حلاج هست. و آیا توشون پلیر کاربلد که بتونن سیم سکند لانچ کنن و اینسرت خفن بکنن زیاد هست یا نه. و آیا جنگ داخلی توشون باز راه می افته یا نه. (این که دوباره اسم عوض شد رو من یه کم درک نمی کنم.)
این دو تا پارامتر مهم هستن توی ادامه سرور. منتهی به نظرم با این که «ریسک سرور» تا اندازه خوبی پایین اومده؛ ولی احتمال «هیجان بالا» زیاد هست.
دقت هم بکنیم که دو طرف متای شکل گرفته اونقدری آبروی سنگینی دارن که نمیان ریسک کنن آبروشون رو بعد از این همه سال. واسه همین این متای شرقی از هم گسستنی نیست از نظر فنی. و باید دید که هیجان به چه شکل پیش خواهد رفت.
این وسط احتمال هم داره که یه سرور دیگه هم ران بشه و قسمت خوبی از پلیرها به اون سمت برن. مثل کسایی که حذف کردن، یا دیر اومدن، یا انگیزه کمتری دارن، یا دارن پرت می شن بیرون، یا فک می کنن دیگه متا شد بقیه اش خاله بازیه، یا ... به نظرم اولین سروری که باز بشه جذاب نخواهد بود خیلی، اما سروری که مثلاً قبل عید باز بشه می تونه خیلی خوب بشه. چون تا اون موقع دیگه تکلیف کتیبه ها و واندرها هم معلومه و دیگه بقیه اش می شه تماشای رکوردهای حمید بُمب (آقا کلیپت خوب بود دمت گرم :دی) و دکتر سینا صادقی معروف! ؛-)
خلاصه من دورادور احتمال داره بخونم همچنان فروم رو. (ماهی یه بار شاید؛ یا کمتر یا بیشتر) و دورادور امیدوارم این فضای کوچیکی که برای فرار از دغدغه های زندگی واقعی و کسب ساده ی یه هیجان و آرامش و خنده و تنوع وجود داره، باعث شه تهش همه قلب و روح بهتری داشته باشیم. و «اصل حال» خودمون خوبتر باشه هر روز.
به امید روزهای بهترتر حتی!
ارادت،
--آیدین
پ.ن. به اشخاص:
-
حاج حسین - برادر تو کارت خیلی درسته! :دی چه عامدانه باشه (قشنگ بشینی، فکر کنی، پلن بریزی و بدونی که با این حرفت ممکنه فلان ربع بیافته به جون فلان ربع)، چه سهوی باشه (یه دمپایی ول بدی، شاید کتیبه آورد! -- یه چیزی بگی که بخندی دور همی، و معروف بشی)، تو به شخصه آتش ها در نیستان ها انداخته ای توی این سرور بارها و به نظرم تأثیرگذارترین مهره ی سرور بودی تا اینجا، در حد اکانت ایمپریال! ینی قشنگ هر ۴ ربع بازی حداقل یک بار از تو خورده ان. فقط خواهشاً آخر سرور بیا و بگو که اینا آیا عامدانه بوده یا سهوی. :دی
-
لقمان، ممنون بابت نمودارها! خیلی بهترن. دمت گرم.
-
آرمین، این که کاراکتر لیدر کل خیلی جدای از «تیم فروم نویسا» هست رو من دوست دارم توی امرداد. تقریباً توی همه سرورهایی که این تفکیک وظایف به وضوح بوده، خیلی جواب داده. منتهی لازمه اش یه تیم «فروم نویسی» قوی هست. -- من تازه فهمیدم اونی که گفته بودم «مسئول فروم» فک کرده بهش گفته ام «آفتابه ی دم فروم داخلی هر روز ۷ صبح با آب باید لب حوض باشه!» =)))))
-
تیرداد، جونِ خودت، جونِ همه خاطرات با همون سایت همون پست کذایی، بین پارگراف هات یه خط اینتر اضافه بذار. من دو خط اوّل رو می خونم، بعد می گم خب «اینش کل کل هست»، بعد نمی دونم تا کجا این کل کل هست که بپّرم و برم سر «تاپیک» بعدی پست ت. و چون همه پشت سر هم هست، گاهی چشمم هم خسته می شه.
-
بقیه، آقا دم تون گرم! :دی تفریح کم خرج و کم خطر ما رو فراهم کردین! خدا بهتون تو این دنیا و اون دنیا تن بسیار سالم و لب های بسیار خندون بده.