Posts by TheRealEyeDean

    شماها هنوز دارین بازی می‌کنین؟ :))


    داشتم تلگرامم رو مرتب می‌کردم، سر از اینجا درآوردم و کلی خوندم و کلی خاطره برام زنده شد. هم از کل‌کل‌ها، هم مقالات آموزشی، هم سرچ کردن اسمم توی این حدود دو سال.


    خواستم بگم من هیچ کینه یا گلایه‌ای به دلم نمونده. یه‌سری دل‌شکستگی‌ها شاید فراموشم نشده باشه، اما اونم ترجیح می‌دم بگم حتماً حق با دوستانم و انتقادهاشون بوده.


    خلاصه بابت همه خاطره‌های خوبی هم که برام توی همه‌ی ده دوازده سال تراوین ساختین ممنونم ازتون. :)


    خوب و خوش باشین و قدر همدیگه رو بدونین. 😍

    (بخش سوم و پایانی پست)


    ۴- توتالی شمال شرق

    قضیه بسیار حساسی هست، من هم به اندازه کافی فحش خوردم (که یه سری هاش اخیراً داره undo می شه انگار! :دی)، واسه همین فقط یه داستان کوچولو می گم.


    توی خونواده، وقتی یه بچه ی تینیجر تازه بالغ یهو به مادر خانواده شروع می کنه پرخاش کردن و توهین کردن، مادره معمولاً با یه تشر و تنیبه لفظی سعی می کنه بچه رو ادب کنه. منتهی پدر خونواده ممکنه بخواد «پدری» بکنه و از در good cop وارد بشه و خودش رو «عاقل» و «سالار» نشون بده. و میاد و یه دستی به سر بچه می کشه. از اون ور مادره، که «حرمت والد بودن»ش از بین رفته دیگه، از خونه می ره. و اون دست نوازش پدره، در عمل «صحّه» می ذاره روی رفتار و عمل اون تینیجر داستان که «حرمت والد» چیزی جز پشم نیست و می شه اون رو راحت شکوند. و پس فردا همون تینیجر عزیز، وقتی دیگه مادر هم توی خونه نیست، جلوی روی بابائه در میاد. و بابائه دیگه کُفری می شه و محکم می خوابونه زیر گوش بچه. و بچه رو با تیپا از خونه پرت می کنه بیرون.


    از اون شب به بعد اون خونه، موقع شام، صندلی خالی زیاد خواهد داشت. و چه خوب می بود اگه در ابتدا، بین «تلاش برای حفظ حرمت» و «سالار و عاقلِ جمع شدن»، انتخاب کمی با تدبیر بیشتری انجام می گرفت. :)


    من بازم برای شمال شرق و تیم لیدری شمال شرق آرزوی موفقیت دارم.



    ۵- متای زیرزمینی، متای روزمینی، متای روباز، متای از پیش تعیین شده!

    اینم حساس هست، ولی کمتر. من نظر خودم رو می گم.


    ۵-۱- چرا متا اصن؟


    ببین چیزی که ده ها صفحه سرش پیش رفت رو یکی اون وسط خیلی ظریف به اصل مطلب اشاره کرد ولی گُم شد. این که آقا «هدف تراوین بازی کردن» چیه.


    یه سری میان تراوین «که لذت ببرن». یه سری میان تراوین «که ببرن». و گاهی اینا با هم نیست. و گاهی تفاوت اینا خیلی بیشتر از یه بازی با واژگان هست. ینی باید انتخاب کنی که می خوای، سه سال دیگه همین موقع بگی «عجب سروری بازی کردیم اون سال! یه سال حال کردیم. تهش هم اصن یادم نمیاد و مهم نیست کی واندر ۱۰۰ کرد.» یا می خوای بگی «خب این هم سومین سرور متوالی که من بُردم؛ وای چه قدر شاخم من! الله اکبر این همه خفنم من!»

    بازم می گم، دقت کن در جایی ممکنه انتخاب دقیقاً‌ «یکی» (و نه هر دو) اینا باشه.


    اینو اگه الان راه بیافتی تو سرور بپرسی، عین پرسیدن «آیا شما خونه تون ماهواره داره دهه ۷۰ شمسی»، همه می گن نه، ولی دارن! اینجا هم همه می گن اولی (یک سال لذت)، ولی حداقل نصف ملت دنبال دومی (یک بُرد دیگر) هستن. :دی


    حالا، دومی، ساده ترین recipe و دستور پخت ش همون Divide & Conquer بسیار معروف و متای زودهنگام هست. ینی شما اگه مثلاً ۴ ربع سرورت ۳۰-۲۵-۲۵-۲۰ هست، کافیه مثلاً ۲۵ اولی با ۲۰ رفیق بشن و اوّل اون یکی ۲۵ رو بزنن، بعد ۳۰ رو بزنن، بعد بین خودشون هم یه ماه آخر سرور تخمه بخورن و بخندن و یکی شون واندر ۱۰۰ کنه و هورا هورا! همه هم راضی، گوزن لق ناراضی!


    اینجا هم حالا داستان همینه.

    آیا متا ماه دوم در زمان صلح اصلاً لازمه؟ نه!

    آیا بازی با متا الزاماً فان بیشتری داره؟ نه!

    آیا متا شانس بُرد رو بیشتر می کنه؟ بالطبع آره!

    آیا هدف لیدر بُردن ربعش هست؟ ....... اینجاست که اون سؤال اول یا دوم مهمه.


    و سخت ترین کار لیدری هم،‌ خصوصاً توی رُبعی که از اوّل منسجم نباشه و از اوّل نه تنها با هم نیومده باشن، بلکه این ۱ یا ۲ شون از قبل معلوم نباشه (برعکس امرداد که «همه با هم» و «برای بُرد» اومدن) اینه که هم خود شخص لیدرکل این ۱ یا ۲ رو انتخاب کنه، هم همه رو در این راستا هم سو بکنه.


    من به شخصه اغلب اون «یک سال فان» رو انتخاب کردم. اصن «والس» شده سمبل کتک خوری ولی لذت بردن به مدت یک سال :دی. و در جایی که مجبور شدم «بُرد» رو انتخاب کنم (یا چیز جز «فان») مثل سرور سوانز و امرداد (چون از نظر منطقی نباید جنگ می کردیم)، شرمنده ی یه سری از پلیرها شدم. چون واقعاً یک سال بازی «برای بردن» با یک سال بازی «برای لذت بردن» ته تهش خیلی بیشتر از اون چیزی که آدم فکر می کنه بازی با کلمات باشه، در عمل فرق داره. و این شرمندگی دردناک بود. (من استایلم بیشتر مادرانه هست و دعوا می کنم؛ تا این که پدرانه با کمربند و لگد بزنم!)



    اینجا هم همینه. من نمی تونم از دور راجع به تصمیمی که مازیار و تیمش گرفته نظری بدم. بالطبع خود مازیار هم اونقدری پخته هست که بدونه طبعات تصمیمش چی هست. و هزاران پارامتر هم توی ذهن خودشون می گذشته وقتی این تصمیم رو گرفتن (مثل تعداد همر، دغدغه و وقت و انرژی شخصی، نیروی انسانی و ...) که توی همچین تصمیمی مؤثر هست.


    واسه همین روی صحبتم با این دوستان خارج شده هست -- سعی کنین بپذیرین که لیدر ممکنه در شرایطی تصمیمی بگیره که شما دوست نداشته باشین. و کلّ بازی تون تحت الشعاع قرار بگیره. اگه براتون مهم هست، لطف کنین سرور بعدی از قبلش اعلام بکنین. عین سوانز که اون سرور ملغی شد تا این سرور از اوّل شکل بگیره. ممنون. :)



    ۵-۲- متای شرقی این سرور


    ببین این که می گن مازیار مهره ی امرداد (خیلی بامزه ست :دی)، من باهاش مخالفم. درسته مازیار روابط نزدیکی داره با امرداد از سرور سوانز. درسته یه سری از این رفقا میان می گن «من ترجیح می دم هم-متایی م لاک قرمز بزنه! تا مثل تو لاک صورتی!» و حرف هایی از این قماش که خیلی بار فنی نداره؛ منتهی ته تهش به نظرم چنین تصمیمی کاملاً «آگاهانه» بوده و یه «تصمیم»، تا چیز دیگه ای.


    مسائل پشت پرده رو نمی دونیم. مثل این که امرداد تو چه شرایطی و با چه ادبیاتی از شمال شرقی دف گرفت. (و احتمالاً هم از یک هفته قبل گفته دفسازی تو ش.ش. شروع بشه، وگرنه لزوم خاصی نداشته ش.ش. دف بسازه قاعدتاً):

    1. مثلاً امرداد گفته (یا ش.ش. به خودی خود احساس کرده) که این ش.غ. اول امرداد رو می زنه، بعد میاد ش.ش. رو می زنه، بعد کلاً عصمت کلاسیک ها زیر سؤال می ره! (خواستم بگم «تقدّس» تا فرشید دوباره آمپر پاره کنه! =)) )
    2. امرداد «تهدید» کرده که یا دف می دین، یا همین الان با همین ش.غ. نه تنها صلح، بلکه متا می کنیم، بعد میایم خود شما رو می زنیم و دعوای خودمون رو می ذاریم ته سرور! (فک کنم سرور تری دات و والس اینجوری شد اصنش :دی یا یه سرور دیگه، مغزم یاری نمی کنه!)
    3. امرداد رفاقتی گفته و دف هم رفاقتی رفته، اما بعدش بوی قضیه بیشتر از اون حدی که لازم بوده در اومده.

    بالطبع هر سه تای این سناریوها محتمل هست (من یک ناظر فروم هستم فقط! :دی) و هر کدوم اینا خیلی خیلی می تونه توی شکل گیری این متا تأثیر داشته باشه.


    خلاصه این که من علی رغم این که وقتی شنیدم، با یه حالت این که مثلاً قاتل فیلم پلیسی دقیقه ۲۰ فیلم معلوم می شه و یک ساعت بقیه اش احتمالاً «وای چه شاخم من»ِ کارآگاه خواهد بود، گفتم «ای باااااااا بااااااا.... اینم که تموم شد...»، اما به نظرم قطعاً چیزهای زیادی پشت داستان بوده که همچین تصمیمی این قدر زود گرفته شده.


    من به شخصه خیلی استقبال می کنم که سرورهای ایران از این «ازدواج دختر عمو پسر عمو در سن ۱۵ سالگی» خارج بشه و یه مقداری نه نیازی به «عضوگیری فله ای ربع» باشه، و نه نیازی به «متا کردن زودهنگام»؛ منتهی درک می کنم که با این حجم کم پلیرها، یه سری از این مسائل اجتناب ناپدیر هست. واسه همین به تصمیم ربع های متا کننده، علی رغم «ایییی باااا بااا» احترام می ذارم. :)



    ۶- ادامه سرور



    ما تقریباً دو تا چیز رو نمی دونیم:

    1. ش.غ. آیا تهش چیزی مونده؟ ینی مثلاً می تونن کتیبه های خودشون رو کامل جمع کنن و نگه دارن؟ خصوصاً جنگاموزهاشون رو.
    2. ج.غ. چند مرده حلاج هست. و آیا توشون پلیر کاربلد که بتونن سیم سکند لانچ کنن و اینسرت خفن بکنن زیاد هست یا نه. و آیا جنگ داخلی توشون باز راه می افته یا نه. (این که دوباره اسم عوض شد رو من یه کم درک نمی کنم.)

    این دو تا پارامتر مهم هستن توی ادامه سرور. منتهی به نظرم با این که «ریسک سرور» تا اندازه خوبی پایین اومده؛ ولی احتمال «هیجان بالا» زیاد هست.


    دقت هم بکنیم که دو طرف متای شکل گرفته اونقدری آبروی سنگینی دارن که نمیان ریسک کنن آبروشون رو بعد از این همه سال. واسه همین این متای شرقی از هم گسستنی نیست از نظر فنی. و باید دید که هیجان به چه شکل پیش خواهد رفت.


    این وسط احتمال هم داره که یه سرور دیگه هم ران بشه و قسمت خوبی از پلیرها به اون سمت برن. مثل کسایی که حذف کردن، یا دیر اومدن، یا انگیزه کمتری دارن، یا دارن پرت می شن بیرون، یا فک می کنن دیگه متا شد بقیه اش خاله بازیه، یا ... به نظرم اولین سروری که باز بشه جذاب نخواهد بود خیلی، اما سروری که مثلاً قبل عید باز بشه می تونه خیلی خوب بشه. چون تا اون موقع دیگه تکلیف کتیبه ها و واندرها هم معلومه و دیگه بقیه اش می شه تماشای رکوردهای حمید بُمب (آقا کلیپت خوب بود دمت گرم :دی) و دکتر سینا صادقی معروف!‌ ؛-)



    خلاصه من دورادور احتمال داره بخونم همچنان فروم رو. (ماهی یه بار شاید؛ یا کمتر یا بیشتر) و دورادور امیدوارم این فضای کوچیکی که برای فرار از دغدغه های زندگی واقعی و کسب ساده ی یه هیجان و آرامش و خنده و تنوع وجود داره، باعث شه تهش همه قلب و روح بهتری داشته باشیم. و «اصل حال» خودمون خوبتر باشه هر روز.


    به امید روزهای بهترتر حتی!




    ارادت،

    --آیدین




    پ.ن. به اشخاص:

    • حاج حسین - برادر تو کارت خیلی درسته! :دی چه عامدانه باشه (قشنگ بشینی، فکر کنی، پلن بریزی و بدونی که با این حرفت ممکنه فلان ربع بیافته به جون فلان ربع)، چه سهوی باشه (یه دمپایی ول بدی، شاید کتیبه آورد! -- یه چیزی بگی که بخندی دور همی، و معروف بشی)، تو به شخصه آتش ها در نیستان ها انداخته ای توی این سرور بارها و به نظرم تأثیرگذارترین مهره ی سرور بودی تا اینجا، در حد اکانت ایمپریال! :) ینی قشنگ هر ۴ ربع بازی حداقل یک بار از تو خورده ان. فقط خواهشاً آخر سرور بیا و بگو که اینا آیا عامدانه بوده یا سهوی. :دی
    • لقمان، ممنون بابت نمودارها! خیلی بهترن. دمت گرم.
    • آرمین، این که کاراکتر لیدر کل خیلی جدای از «تیم فروم نویسا» هست رو من دوست دارم توی امرداد. تقریباً توی همه سرورهایی که این تفکیک وظایف به وضوح بوده، خیلی جواب داده. منتهی لازمه اش یه تیم «فروم نویسی» قوی هست. -- من تازه فهمیدم اونی که گفته بودم «مسئول فروم» فک کرده بهش گفته ام «آفتابه ی دم فروم داخلی هر روز ۷ صبح با آب باید لب حوض باشه!» =)))))
    • تیرداد، جونِ خودت، جونِ همه خاطرات با همون سایت همون پست کذایی، بین پارگراف هات یه خط اینتر اضافه بذار. من دو خط اوّل رو می خونم، بعد می گم خب «اینش کل کل هست»، بعد نمی دونم تا کجا این کل کل هست که بپّرم و برم سر «تاپیک» بعدی پست ت. و چون همه پشت سر هم هست، گاهی چشمم هم خسته می شه.
    • بقیه، آقا دم تون گرم! :دی تفریح کم خرج و کم خطر ما رو فراهم کردین! خدا بهتون تو این دنیا و اون دنیا تن بسیار سالم و لب های بسیار خندون بده. :)

    (بخش دوم پست)


    دوم غیرفنی ها:


    ۳- دلیل حذف شمال غربی


    ۳-۱- ادمین

    این سرور یه مقداری فرومش دموکراتیک تر هست و آزادی بیانش بیشتره. من هم سعی می کنم خیلی تخطی نکنم ولی به خودم اجازه می دم جسارت کنم و نظرم رو بگم.

    به نظرم (نظر کاااااملاً شخصی من)، ادمین اینجا «دست تو بازی» نمی بره. چون سود حدود یک و نیم میلیارد تومنی (که من تخمین زدم) رو نمیاد الکی از دست بده. منتهی از نظر شخصی، یه مقداری فرق «مدیریت» با «خدایی کردن» رو گاهی نادیده می گیره. و در مسائلی وارد می شه که یه «ادمین» حرفه ای خیلی نباید وارد بشه. یه نمونه اش هم همون تلفن کذایی هست که زده شده. یه نمونه اش هم یه مشکلی بود که برای ما پیش اومد و سرش اکانت دومی رو حذف کردیم.


    به نظرم می تونه ادمین (که قطعاً محترمانه این انتقاد ما رو می شنوه)، می تونه این سرور با روحیات تراوینی ها بیش از پیش آشنا بشه و بدونه که داشتنِ عنایت به وجودِ حساسیت روی کارهایی که قاعدتاً یه ادمین نمی کنه، می تونه در درازمدّت خیلی خیلی به نفع خودش هم باشه.


    خلاصه خواستم بگم به نظرم اون قضیه «ادمین» خیلی هم دلیل اصلی نبود.



    ۳-۲- پلن و لانچ


    ببین به نظرم اون حجمی از لانچ که اینا کرده بودن (که من خیلی کف کردم وقتی وصفش رو هم حتی شنیدم) به نظرم اوووونقدری کار سخت و طاقت فرسایی بوده که باعث شده اینا اصل رو فدای فرع کنن.


    من فک کنم یه کاری که خیلی کردم تو تراوین (اگه امیر وال نیاد سر این هم ما رو یه دور رنگ آمیزی کنه :دی)، پلن دادن بوده؛ اونم در ابعاد فلّه. خیلی زیاد کردم. حتی در مواردی قاچاقی کردم بین دو ربعی که خودم توشون نبودم! =)) و خب تجربه خوبی دارم خلاصه.

    لانچ پلن خیلی مهمه، اما پلن خوب اگه بد لانچ بشه، خیلی خیلی بهتر از پلن بدی هست که خوب لانچ بشه.


    من حتی برای این که تمرکز و حساسیت لانچ بیاد پایین، گاهی پلن رو طوری می دادم که بازه ی لندینگ ۲ یا ۴ ساعته باشه؛ نه همه جا سیم سکند مثل اینجا. کلاً هم این که یکی دف رو پس بکشه، بره بفرسته یه جای دیگه، خیلی بیشتر از دو ساعت معمولاً وقت می بره. (مخصوصاً دف خارج از خود اکانت.) و درسته که سیم سکند همه جا «شاخ» به نظر میاد، و اثر روحی داره، اما گاهی هزینه اش اصن به زحمتش نمی ارزه.



    حالا خلاصه اینجا، به نظرم چند تا اشتباه اصلی فنی کردن این عزیزان ش.غ.:

    1. تعداد همرهاشون خیلی کم بوده. شما با ۸ تا بزنی، بالاخره تموم می شه دیگه! طرف مقابل هم پپه نیست که بشینه نگاه کنه. حداقل باید ۲۰ تا همر می آوردی که تارگت ها هم شلوغ پلوغ باشه و بتونی جمعش کنی.
    2. تعداد فیک هاشون هم بالطبع کم بوده. من شنیدم ۳۲. خب مدافع نصف ش رو ول می کنه. توی یه هفته × ۱۵۰۰ برده در روز × ۵ دهکده هر اکانت = ۵۰ک هر اکانت هم دف می سازه؛ نه تو بگو ۳۰ک. نه تو بگو ۲۰ک آقا. ضربدر ۵۰ تا اکانت دفساز و غیر دفساز،‌ در شرایط حیثیتی مرگ و زندگی می شه ۱ میلیون دف! تقسیم بر ۱۵ هم بکنی می شه هر اکانتی ۷۰ک دف. با دیوار و اینا کفایت می کنه که دف کنه دیگه.
    3. سوتی های بد در زمینه فیک ها. نکته مهم اینه که از نظر فنی واقعاً برای همچین جنگی (واندر که نمی زنی!) اتفاقاً توتن رو جلو نزنی که فکر کنن فیک هست بهتره! اون قدرت هجومیِ خودِ یونیتِ «رم» هم شر و ور هست، با کمال احترام. مهم قدرت عمومی همر هست که توتن بیشتره معمولاً؛ اما می تونه ازش مدل «من می دونم که تو می دونی که من می دونم...» سو استفاده بشه. اینجا ولی چون همه بای دیفالت می دونسته ان توتن جلو هست، عملاً طرف یه کارت بد خودش رو «رو» بازی کرده. دقت کن که توی همچین جنگی اگه کار به «قدرت هجومی» بکشه، خیلی فرقی نمی کنه که ۱۰ درصد همرت برگرده یا ۲۰ درصد همرت. واندری هم نیست که بگی همر فدا بشه اما تارگت ها بخوره. همین «همر فدا شدن» وقتی ۸ تا همر داری کلاً، خیلییی خسارت بزرگیه.
    4. تارگت های شاخ و حساس و احساسی. این که آقا، تهش می خواد چی بشه؟ خب حالا ۴ تا کپ ۱۶ و ۱۸ هم زدی. خب بعدش؟ مرگ تدریجی (زدن اکانت های پایین، ولی فیک خیلی بالا به صورت متوالی و در دراز مدت) می تونست خیلی مؤثرتر باشه.

    از اون ور هم ج.ش. چند تا کار کردن:

    1. به خود آمدند!
    2. خیلی قشنگ آماده شدند. تیم دف کوردینتوریشون با وصفی که شنیدم عالی کار کردن و آنالیز کردن.
    3. تیم سیاسی شون خیلی شیک (به زور، یا با تهدید، یا با مرام کُشی) از ربع های دیگه دف گرفتن. بالطبع دف یواشکی رو هم آدم توی تارگت های کم خطرتر می ریزه که تابلو نشه، و حجم ش معلوم نمی شه.
    4. با استفاده درست از «افراط» و «تفریط»، به زیبایی هم قضیه رو مرگ و زندگی نشون دادن داخل خودشون (افراط) و تو فروم با سیلی صورت خودشون رو سرخ نگه داشتن (تفریط) تا بتونن به هدف شون برسن.

    خب همچین پلنی شکست خوردنش قابل پیش بینی بود. مضافاً می گم، صد قدم بریم عقب از مانیتور، خیلی ورای و فرای تاکیتک و بعد استراتژی، یه So What بزرگ هست که شمال غرب هیچ وقت جوابی بهش نداد. احتمالاً پیش خودشون می خواستن با ۸ تا همر یه ربع منسجم که کانال تلگرامش حداقل ۱۰۰ نفر داره رو، قبل از کتیبه (که همر رو خیلی راحت می شه دیوار کرد) صرفاً با «لانچ خوب» کلاً «حذف» کنن. که خب سیاست کلان اشتباه و احساسی ای بوده.



    ۳-۳- جمع بندی


    پلن احساسی دادن اینا خلاصه، و در جایی که اصلاً لازم نبوده (مثل همون قضیه خرج کردن غیر مالی از رفقا!) بی جهت All in کردن عین پوکر؛ بعد خب به فنا رفتن و دیدن نمی تونن دیگه جمعش کنن؛ رفتن.


    بالطبع ما توی تراوین ایران چیزی به اسم «پذیرش شکست» نداریم. مگر روز آخر سرور که همه یهو می شن «خرس های مهربون» و به هم لاو و قلب می دن! :دی کلاً هم از نظر فرهنگی این «جنبه ی باخت»مون خیلی خیلی پایین هست. و تهش حتی توی گزارش های فوتبال هم باید حتماً در محترمانه ترین حالت بگیم «شانس» و در بدترین حالت بگیم «تقلب» و «دسیسه» و «توطئه» و اینا.


    خلاصه All in کردن، به فنا رفتن، گفتن خب یه بهونه جور کنیم و بریم. همین. الزاماً هم این بهونه انتخاب و «نظر جمعی» نبوده، بلکه کافی بوده یکی این «بهونه» رو اون وسط بندازه زمین تا همه عین پیرهن عثمون تو هوا بچرخونن و بگن خب به این دلیلی ما می ریم.


    بازم به هر حال بهشون ولی بابت جسارت و تلاش شون حسابی احسنت و خسته نباشید می گم. این انتقاد فنی من هم مالِ «بعد از پلن» هست و چیزی از ارزش های «قبل از پلن» و کارهای خوب شون کم نمی کنه. بابت تمام هیجاناتی هم که به سرور آوردن توی همون مدتی که بودن، باز خسته نباشید و احسنت می گم.

    پیش نوشت: این پست حاوی ۲۲ هزار کاراکتر است و مجبور شدم در سه تا پست بذارمش!

    لطفاً پاپ کورن های خود رو بیاورید؛ یا از پای کامپیوتر پاشین، برین تخمه بردارین، تو گوشی توی تخت و یا حین قدم زدن برای باز شدن عضلات تون، توی گوشی بخونین!

    -----------------


    هورا! بالاخره رسیدم به تهش :دی


    یه بنده خدایی اومد گفت اون سرور کذایی تراوین فلان شده و بهمان شده، من باورم نشد! خلاصه مجبور شدم از صفحه ۶۷ تا الان بخونم. تقریباً سه روز پیاده تو راه بودم (بدون میدون تمرین :دی) با گوشی تو تخت و تب بغل اون یکی بازی که دارم می کنم و اینا. خلاصه دم همگی گرم. مخصوصاً ذکر اون سایت پست شماره ۲۳۸۱ قشنگ کلی شاد کرد منو! (فک کنم به گروه سنی کسی که باید حذفش می کرد نمی خوره اون قضیه!)


    خلاصه این وسط پست های بامزه رو برای احسان هم اسکرین شات می ذاشتم (اگه بشناسینش، می دونین که خسته تر از اونه که خودش بیاد! =)) ) و کلی حال می داد. :)


    دیدین یه موقع های نون زیر کباب کوبیده، از خود کباب خوشمزه تره؟

    حکایت فروم تراوین و خود بازی تراوین هم همینه. :دی


    من از اونجا که واقعاً توی سرور اکانتی ندارم، سعی می کنم همه چی رو توی یه پست بگم که زیاد کوپن مصرف نشه. (نشه قضیه اون هادی والس که دعوتش می کردیم بیاد خونه من و آیدین تی، بعد میومد فقط همه مزه ها رو می خورد و آب معدنی طبیعی دماوند نمی خورد! منم نشم کسی که بازی نمی کنه ولی «مزه خور» هست فقط :دی)


    یه دلیل مهم پست گذاشتنم هم این هست که بگم بی زحمت اگه دارین از من مایه می ذارین و چیزهایی می گین و نقل می کنین و برداشت هایی می کنین از من که خودم شاخ در میارم، حداقل این احتمال رو هم بدین که ممکنه پس فردا دوباره هم بازی بشیم و چشم مون تو چشم هم بیافته. :)


    مثلاً مهدی عشقی رو من دیگه کامل می شناسمش و واقعاً از صمیم قلب دوستش دارم؛ با این که خیلی گلایه ها (بعضاً با الحان تند) از من کرده، اما می دونم ته دلش چیزی نیست. و پسر ِ (مردِ، اما برای من همون «ریفیقِ») بامرامیه که توی مسلک خودش استوار هست. می تونم روش حساب کنم.

    اما خب یه سری حرف ها، از یه سری عزیزان دیگه که راجع به من نقل می شه، یه مقداری ثقیل هست. من کینه ای ندارم واقعاً، صرفاً خواستم یادآوری کنم که در بعضی جاها حافظه خوبی دارم (در بعضی جاها هم ندارم.) همین.


    نکته پیش از دستور: محدودیت خرج کردن [غیر مالی]


    به قول مرحوم سروک: This is a game, but we play it seriously! رو خوبه داشته باشیم. اما ته تهش یادمون باشه که توی دهه ی ۳۰ و ۴۰ زندگی (و به بالا) هستیم همه ی اون نسل اوّلی های تراوین، و یه لیمیتی خوبه برای این خرج کردن های غیرمالی بذاریم. و تهش کاری کنیم که پس فردا به بچه ها (و نوه ها، احیاناً، مثل مازیار خان) بتونیم با کلّی خنده از تراوین تعریف کنیم. یا اگه قسمت شد بیست سال دیگه (دقیقاً سال ۱۴۲۰) همدیگه رو ببینیم، بخندیم به این روزها!


    نمی‌خوام شعار بدم، واقعاً از صمیم قلب می گم. مثلاً من سال ۱۴۲۰ دوست دارم هادی علی رو از نزدیک ببینم و بخندیم با هم، یا مجید آخیلیوس رو، یا خیلی های دیگه. یا هم یه بار برم دفتر فرشید اینا (فرشید ش، که دفتر داره) بگه واسه مون چایی بیارن (تراوین بازهای دیگه اطرافش این زیر اسمشون هست رو هم ببینم)، هم یه بار تیرداد رو از نزدیک ببینم، هم یه بار یوسف رو حضوری زیارت کنم و بگم «داداش حجم و ابعاد مرام ت من رو بارها زمین گیر کرد...»، هم یه بار اشکان بیست و چند ساله رو ببینم و بگم باور کن من منظورم از بیان سن یه identifier بود وگرنه به نظر من افراد توی هر سنی (بالای ۱۶ یا ۱۸) هیچ فرق خاصی ندارن با هم برای من، هم خیلی خیلی های دیگه...


    خلاصه، این که گرم بازی هستیم و یه «هدِ زیدانی» هم در گرماگرم زمین می زنیم، قابل اغماض هست. منتهی حواس مون باشه با لگد به جاهای حساس همدیگه نزنیم! یا اگه می زنیم، کاملاً آگاه و هوشیار باشیم که داریم چی کار می کنیم؛ و بدونیم و مطمئن باشیم که ارزش داشته که این قدر از فلان رفیق مون مایه بذاریم که به هدفمون برسیم. جدی آخه یه جاهایی من از نظر منطقی و فارغ از نقش و جایگاه خودم، درک نمی کنم چرا طرف برای همچین هدف کوچیکی، این قدر داره مایه می ذاره...


    بگذریم. :)


    = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = = =


    حالا که تا اینجا اومدم سایر نظراتم رو هم بگم با اجازه و به قول دوستمون یه موز از تو یخچال بردارم برم. :)


    اول فنی ها:


    ۱- غارت هون و توتن

    من بعد از این که اکانت Coffee Please رو واگذار کردیم (یکی گفته بود «بیت المال» شده، خیلی خوب گفته بود :دی؛ اسم جدید شناسنامه سوم بچه رو هم یه جا بگین اگه شد :پی) با احسان رفتیم یه اکانت هون توی یه ربع دیگه ی بازی ساختیم و خیلی خوش گذشت. توی هفته اول ۳ تا دهکده زدیم و تا قبل پایان حمایت می خواستیم ۱۰ تا دهکده بزنیم که فک کنم ۶ یا ۷تاش رو هم زدیم تا یه هفته مونده به پایان حمایت. منتهی چهار تا چیز (دقیقاً چهار تا، که بماند...) با هم دست به دست هم دادن که اونجا هم ماندگار نشیم. اما خب تا حدّ خیلی خوبی هون رو هم تجربه کردیم با احسان.


    به نظرم با این قضیه لیمیت موج های غارت، اکانت هون قطعاً می تونه غارتگر بسیار بهتری از توتن باشه، مخصوصاً توی همچین سروری که غارت این قدر به وفور و از ناتار هست. خیلی ساده هم شما کافیه «میزان منبعی که در ساعت جابجا می شه» رو حساب کنی. چه گندمخور رو در نظر بگیری (این لینک؛ در سرورهایی که غارت سخت تره و در یکی دو ماه اوّل) و چه نگیری (این یکی لینک؛ در سرورهایی که منبع ناتار فراوان هست)، در هر دو حالت می بینی که مارکسمن هون خیلی خیلی شاخ تر از گرزدار و تی کی هست توی همچین سروری.


    منتهی جابجایی منابع داخل خود اکانت یه مشکل خیلی بزرگ هست. ینی یا باید دهکده های غارتی خیلی نزدیک هم باشه؛ یا باید از واحه های خودی منظم غارت کنی برای انتقال منابع، یا چاره ای نداری که «کار کنی تا زندگی کنی و زندگی کنی تا کار کنی» و خلاصه یه چرخه ثابت هست :دی ینی راحت بگم، شما غارت بیشتر از ۱۰۰۰ تا مارکسمن از یه دهکده با فاصله بالای ۵ الی ۱۰ خونه از بقیه دهکده ها رو نمی تونی از اون دهکده خارج کنی و باید خرج همون دهکده بکنی تقریباً.


    خلاصه به نظرم احتمال این که این غارت های هون واقعی باشه خیلی خیلی زیاده. مخصوصاً توی سروری که ناتار به این تپلی هست. اما این که ازش به خوبی استفاده بشه، یه مقدار نیاز به درایت و برنامه ریزی داره که به نظرم اکانت مذکور از پسش بر میاد و می تونه چیزهای قشنگی بسازه.


    پ.ن.

    یه نکته خیلی خیلی جذاب هون هم دو غارتگره بودن هست برای واحه خالی کردن ها (خصوصاً اوایل بازی) -- در خیلی شبیه سازی ها (مثلاً مهاجم با پاپ ۵۰۰، بزنه به یه واحه با ۵ تا موش و ۵ تا عنکبوت، می بینی ۲۰ تا سزار گولاخ، یک دونه تلفات می ده) اما ۱۰ تا استپ به اضافه ۱۰ تا مارکسمن، رو همون واحه تلفاتی نمی دن!

    دلیلش هم این هست که تلفات رو وقتی می خواد round کنه، درصد بالاتری می خواد برای کشتن یه دونه از ۱۰ تا استپ و ۱۰ تا مارکسمن نصف نصف (در مثال فوق، حداقل ۵ درصد) اما برای ۲۰ تا سزار با ۲.۵ درصد هم می کُشه. خلاصه نکته ظریفی هست. مخصوصاً که سرعت هر دو هم ۱۶ هست و مثل پیاده + سواره نیست که یکی اون یکی رو کُند کنه!



    ۲- بحث همین الآن شمال شرقی از نظر فنی - توصیه به خارج شدگان (لویال)


    فنی فقط فعلاً:

    دوستان گروه جدایی طلب، به نظرم اگه محترمانه حذف کنین، هم به نفع خودتونه، هم به نفع آینده ی خودتون. اگه دارین «لذت» می برین، ببرین. اما اگه واقعاً فکر می کنین به جایی هم قراره برسه، به نظرم بیشتر طرف مقابل تون داره لذت می بره و تهش خودتون بیشتر حرص می خورین. به قول احسان ما یه حرف خیلی قشنگی می زنه، همیشه موقعی که من حرص می خورم سر یه بازی می گه «برو جلو آینه از خودت بپرس تو داری بازی رو می کنی، یا بازی تو رو... اگه اوّلی نیست، بکش بیرون و برو!»


    دلیلیش هم اینه که یادتون باشه که ج.ش. خیلییی (یکی گفت ۱ میلیون فک کنم؛ اما واقع بینانه اش یه چیزی بین ۸۰۰ک تا ۱/۵ میلیون به نظرم، با احتساب دفاع قرض گرفته شده) دفاعی گذاشته بود جلوی ش.غ. و خب چون چرخ دفسازی ش هم روشن شده، احتمالاً هنوز داره دف می سازه. بعد این دف گندم می خواد. و بهترین کار براش اینه که در زمان صلح خودی، براش مشتری پیدا بشه و بدی یه جا پارک بشه. کجا هم بهتر از ش.ش:

    1. هم منت می ذارن (دوستانه البته!) سر هم-متایی که ببینین ما بهتون دف دادیم و چه زود جبران کردیم و ایزد در بیابانت داد باز!؛
    2. هم پُز می دن تو فروم که «داریم با متامون می ریم هانی-موون تایلند! اینم عکس دفمون کنار ساحل :دی وای ما چه متای رؤیایی ای هستیم #لاوی-برای-تو»؛
    3. هم گندمش رو نمی دن که بیشتر بسازن تا دم کتیبه که بعد گونی گونی برده بریزن تو مرتاض ها!

    خب واضحه که توی این شرایط، شما هر چی بزنین به اون یک میلیون دف می خورین. و هم اعصاب خودتون خورد می شه، هم پس فردا بهتون می گن «ربع خراب کن». هم هی عکس جنازه میاد کف فروم. :دی خلاصه عقل سلیم (فارغ از مسائل سیاسی) می گه نزنین.


    (از نظر سیاسی، و غیره سه وجب پایین تر...)

    سلام دوستان،


    من یه چند روزی صبر کردم تا بحث های شخصی مربوط به من فروکش کنه و اگه کسی چیزی ته خمیردندونش مونده، فشار بده در بیاد. :) یه راه ساده تر هم این بود که یه تاپیک «نقد و ترور شخصیت EyeDean» می زدین که بحث هاتون با بحث های مربوط به این سرور قاطی نشه و پست ها گم نشه. ;)


    من تمام نقطه نظرات تمام عزیزان رو خوندم. ده تا پست اخیر خودم رو هم، هر کدوم سه بار خوندم که مطمئن بشم نکنه من واقعاً توهینی کرده ام توی فروم یا حرف بی ربطی زده ام که این حجم از هجمه یهو ریخت این وسط که با صد بسته چنته هم نمی شد جمعش کرد. منتهی، همون طور که حدس می زدم، قسمت اعظم این قضایا صرفاً آتش زیر خاکستر بود که لازم بود در جایی بالا بکشه تا آرامش برگرده به دوستان.


    من به احترام جمع، نه صحبتی رو ادامه می دم، نه دفاعی می کنم. خیلی موقع ها لحن و استمساک گوینده، خودش مؤید خیلی چیزها هست. لای همه ی دری وری ها هم، سعی کردم چهار تا نکته که برای خودم آموزشی هست رو انتخاب کنم و سه بار بخونم تا خودم هم رشد کنم. تراوین هم مثل رابطه شخصی است -- وقتی خیلی خوبه که توش بزرگ شی و چهار تا چیز [به جز گرزدار و همر و اینسرت] یاد بگیری. مثلاً یکی از بزرگترین درسهایی که من گرفتم، از حرف نورالله عزیز بود که توی تلگرام که بهم گفت (کپی، با اجازه): «میگن به هرشخص اندازه معرفت و درکش ارزش بزار نه اندازه معرفت خودت.»


    توی فروم هم بعد از رفتنم از شمال شرقی اگر پستی می ذاشتم، صرفاً استفاده از حقوق شهروندی خودم بود و سعی می کردم پست برای عموم مفید باشه و چار تا چیز مفید (که شاید یه نفر ندونه) بگم. منتهی وقتی می بینم همینش هم این قدر خاطر دوستان رو مکدّر می کنه، خصوصاً پلیرهایی که تراوین رو «بهانه ای برای جستجوی آرامش» از زندگی پرمشغله و پردغدغه ی شخصی روزانه شون انتخاب کرده ان، حاضر نیستم بیش از این باعث رنجش کسی بشم. رو همین حساب دیگه توی فروم هم مشارکتی نخواهم داشت. امیدوارم لحظه های بهتری برای همه دوستان در هر چهار ربع در پیش رو باشه.


    ارادت،

    --آیدین


    پ.ن. از کلیّه دوستانی که حتی پسورد اکانت لیدری شون توی ربع های مختلف رو برای من فرستادن تشکّر می کنم. ارادت من همیشه پابرجاست.


    پ.ن. بابت حملات اخیر هم به هر دو مجموعه تبریک می گم. امیدوارم ادامه سرور هم قشنگ باشه.

    آیدین جان من ترواین رو با شما یاد گرفتم


    و همیشه هم گفتم و میگم که شما سرمایه و استاده به تمام معنیه تراوین ایرانی


    یکی از دلایلی که من این سرور اومدم خود شمایی و خب حسرت میخورم از اینکه شمال شرق شما رو از دست داد، شما در تحلیل، آموزش و پلن بی نظیری و من توی این سه تا روی شما قسم میخورم اما جدیدا احساس میکنم که سیاست هم اضافه شده و با مرور پست های قبلیتون به این نتیجه رسیدم که شما در حال بازی هستی مگر نه مثل سرور قبل بعد از واگذاری اکانت فعالیتی هم در فروم نداشتین

    ممنون حسین جان، لطف داری تو.


    ولی این کاملاً انتخاب و خواست خودشون بود. درست همون طور که اکانت رنک ۷ (رنک یک شمال شرقی) رو گفتن کلّی پلیر خفن اومده روش و اصرار کردن که پلیرش حساسه که چنج میل هم بشه، و بعد تونستن اون اکانت به رنک ۴۷ برسونن و بعد از دو هفته به زور براش یه واحه بگیرن! :)


    من نمی تونم، و هرگز نمی خوام، خودم رو به زور به جایی بچسبونم. و اصولاً هم به شخصه برام راحت تر هست از جایی که توش خواسته نمی شم، دل بکنم. ;) به لحاظ شخصی هم برام «احترام» از همه چیز توی یه تیم مهم تر هست؛ حتی از «شایسته سالاری» که به شدّت قبولش دارم (و یارو بهش می گفت «برده داری مدرن» :دی). حضور من هم در شمال شرقی بهم خیلی چیزها راجع به یه سری آدم ها(ی قدیمی) نشون داد که برام بسیار باارزش هست دونستن شون؛ منتهی ادامه دادنش نه به نفع من بود و نه به نفع شمال شرقی.


    به هر حال، من هیچ رابطه ای با شمال شرقی ندارم. امیدوارم با توانایی شون به بازی سالم خودشون ادامه بدن و به اون چیزی که استحقاقش رو دارن برسن.


    من و بغل دستیم هم از چیپس و ماست خوردن از راه دور داریم لذت می بریم. :دی



    چیزی که من نوشتم رو حسین جان، ژاوش خودش می فهمه. و می دونه که خیلی خیلی مثبت هست تا این که منفی باشه. (عامیانه اش مثل اینه که دارم بهش می گم «اگه موهاتو رو به بالا شونه کنی،‌ خیلی خوشتیپ تری تو عکس هات!».)


    من خودم بارها دهنم صاف می شد وقتی پلن و لانچ و گندم دادن همر و سر زدن و لندینگ و لینک جمع کردن و عکس گرفتن و تو فروم گذاشتن رو همه رو خودم تنهایی (واقعاً یه نفره) خیلی مواقع انجام می دادم، اما تهش می اومدم می گفتم «تیم والس» یا «ما سوانزی ها» یا «سربازان کلاسیک» یا ... فلان کردند؛ در حالیکه قلباً و وجداناً به نظرم سهم خودم خیلی بیشتر بود.


    منتهی یکی دو بار که زبونم لغزید و از فعل مفرد استفاده کردم و گفتم «اون سری که زدم نصف دهکده هاتون رو پروندم...»، تأثیرش رو به مراتب در آینده دیدم که فلانی ته سرور بهم می گفت «تو مغروری» و «کلّ برند رو به اسم خودت بالا می کشی» و «ما اینجا هیچ چی نیستیم» و ... . به عینه یادمه آقای «الف» (دف کوردینتور خیلی خوبی هم بود)، ته سرور سر همین قضیه پسورد دفسازهاش و بشکه های چسبیده به واندرش رو دو هفته آخر عوض کرد؛ چون مدعی بود که من به «تیم» کم بها دادم!


    خلاصه اینجا تجربه سالیانم رو دوستانه و برادرانه به ژاوش انتقال دادم -- این که راجع به موفقیت های تیمی (حتی در زمانی که «کردیت» و سهمِ خودِ گوینده خیلی خیلی زیاد و حتی بالای ۹۰ درصد باشه) استفاده از افعال جمع خیلی خیلی مؤثرتر از افعال مفرد هست، هم برای خودی ها و هم برای رقبا. این قضیه هم مختص تراوین نیست؛ توی خیلی جاها استفاده از افعال جمع خیلی خیلی مؤثرتر هست.(این مقاله از هاروارد بیزینس اسکول هم در همین زمینه ست.)


    اینم بگم حسین جان، مطمئن باش اگه می خواستم برعلیه شمال غربی حرف سیاسی بزنم، اونقدر بهتر می تونستم بزنم که نگووو... :دی منتهی فکر کنم شما چون روزی بالای ۱۰۰ تا دیسلایک از جنوب شرقی می خوری، هر پستی که توش خیلیییی با افعال مستقیم به جنوب شرقی نتوپیده بشه رو، در حمایت از ج.ش. می دونی!


    ارادت

    --آیدین


    پ.ن. جواب پست پایینی رو هم اینجا می دم که در مصرف پست صرفه جویی کنم :دی


    سلام آیدین عزیز

    در مورد اول حق با شماست کاملا ولی اینکه یهو حقیقت رو تا این حد یکی میخواد وارونه نشون بده دیگه از حالت کل کل عادی تراویانی خارجه دیگه میشه توهین به شعور خواننده فروم ... این بار قضیه از نظر من این بود جدای از تعصب سایدی

    ولی در مورد دوم آیدین جان باور کن صرفا یه دونه "ی" جا انداختم کسایی که باهاشون بازی کردم تو این مدت و بغل من بودن تو بازی میدونن آخرین چیزی که برام مهمه اکانت شخصی یا کلا اکانت فرد خاصی توی تیمه و البته میدونن که خیلی وقته اصلا دیگه همری نمیکشم و اکانتهایی که خودم تو این مدت با داش حجت گلم ساختم اصولا دف ساز و نقش خمره واندر و اگه همری هم ساخته شده تو مختصات خاص برای تقویت ساید بوده و اتفاقا نکته جالبه اتحاد آکسفورد برادرز دقیقا همینه که پلیر های این سبکی توش خیلی زیاده و من به شخصه کوچیک تک تک شون هستم تو پست اول بعد از پلن هم تشکر کردم از افراد زیادی که واقعا کمک کردن چون حقیقت اینه واقعا تو همین اولین پلن از این حجم همکاری ها به وجد اومدم و البته امیدوار به ادامه روند بازی در کنار این تیم و البته که هر تیمی و کوارتری از بازی مشکلات خاص خودشو داره این قضیه مطمئنا برای ما هم صدق میکنه ولی اتفاقا من پشتم دقیقا به این گرمه که این تایم سرور ۲۵ نفر زمان لند اتک ها توی گروه دیسکورد ما نشسته بودن امروز می گفتیم و می خندیدیم قبل لند اتک جدای از نتیجه ای که هنوز معلوم نشده بود


    قربان تو ژاوش جان :*


    اتفاقاً به نظرم بزرگترین دستاورد این پلن، فارغ از عقب انداختن اکانت گان هیرو (که بالطبع یه come back توپ خواهد داشت، پلیرهای عالی ای داره)، این بود که به کلّ سرور نشون داد که درسته توی فروم ۵۰ صفحه گفتیم «شمال غربی دو تا اکانت هست و ۱۲۰ تا مولتی»، اما در عمل کلّی پلیر داره که ساکت نشسته ان و به وقت خودش می تونن حسابی بدرخشن.


    همین حرکت تیمی (لانچ کردن چندین تا همر و تسخیر دهکده های مهم)، به نظرم اندازه ۱۰۰ تا خفت و حرکت انفرادی می ارزید برای شمال غربی. چون اون ذهنیت رو از «رونالدینیو توی تیم دسته ب سنگاپور» به «تیم کرواسی تو جام جهانی» داره تغییر می ده که به شدّت لازم هست برای شمال غربی. از اون ور هم فکر کنم توی جنوب شرقی این که مهاجرین به بیابان «خییییلیییی» زیاد بوده (یه منقل و دو سیخ جیگر و کباب و دوغ در مختصات ۳۰۰ و ۳۰۰ تا ۱۱ ماه دیگه، باااااااای باااای فعلاً!) یه مقداری شاید پشیمون باشن که این قسمت fun داستان رو شاید دارن از دست می دن. :)


    به نظرم بازی خیلی خیلی داره قشنگ می شه خلاصه! و باز هم دم همگی گرم.


    پ.پ.ن. این «تراوین، بهانه ی با هم بودن» که اگه اشتباه نکنم کردیت ش مال عرفان هست، چیز قشنگیه. من به شخصه وقتی این رو در یه جایی که توش «تلاش» و «برنامه ریزی» و «سخت کوشی» و «ظرافت» هم هست می بینم یا می شنوم، خیلی بیشتر حال می کنم!

    تبریک فراوان به مهاجم و مدافع. واقعاً بازی رو جذاب کردن.


    یکی لطف می‌کنه لینک کامل اتک ها (که توش یا مدافع بوده یا مهاجم یا چیف) رو بذاره که دقیق بتونیم تحلیل کنیم؟ (لینک هم کفایت می کنه، حتی فک کنم لینک داخل بازی هم کار بکنه و نیازی به تراوین-ریپورت نیست. نیازی به عکس هم حتی نیست اگه سخته.) ممنون!


    پ.ن. نمی دونم امرداد صرفاً بدشانسه یا کلاً بازیش رو Easy Mode فرض کرده... اون بار که رفتن دهکده صفر کنن که کلاً «سنگ بری» رو نادیده گرفته بودن. این بار هم انواع اقسام سوتی ها رو توی همین ۴ تا عکس می شه دید که دادن -- از وفاداری ۱۲۵ نکردن، تا انتظار نداشتن (اون ۶۰۰ک منبع تو انبارا) تا استفاده نکردن از ساختمون سوم هون ها (ولو سطح ۱) تا ...


    حالا لینکای کامل بیاد می شه قشنگ تر و بهتر تحلیل کرد.


    سپاس

    --آیدین


    پ.ن. یه حسّی بهم می گه عین سرور ۸ می شه! ج.ش. و ش.غ. (اون موقع والس و تری دات) یه سرور تو سر هم می زنن و ۸ ماه جنگ می کنن؛ آخرش ش.ش. واندر رو ۱۰۰ می کنه! (الزاماً نه به خاطر قدرت، به خاطر این که دو ربعی که ۸ ماه بجنگن، حاضر به «برد» همدیگه نیستن دیگه! واسه همین ترجیح می دن بذارن یه ربع غیررقیب ببره.)


    کلاً ولی توی تراوین به نظرم برنده ی واقعی همیشه ربعی هست که یک سال لذت برده. : ) خسته هم نباشید!


    پ.پ.ن.

    شما خوشحال باش و خوش خیال که همر های ما بی دندون شدن فقط به این فکر کردی الان ۲ تا همر بلند کردم دفعه بعد با ۱۰ تا میخوای چی کار کنی ؟


    زاوش جان،

    یکی از لذت های من توی تراوین دیدن پلیرهای توانمند و خوش فکر و دست به آچار (اینسرت، لانچ و لند رأس ساعت ۰۰:۰۰) مثل شماست. واقعاً باعث می شه بازی از حالت این که دو تا پاتال این ور و اون ور نشستن و هی فقط کل کل می کنن و حرف می زنن و خشتک همدیگه رو متر می کنن خارج بشه.

    از این بابت بسیار ممنونم ازت -- از طرف خودم و همه پلیرهای قدیمی که دوست دارن هیجان و بازی قشنگ ببینن تا جیگرشون، به مثابه آب زرشک تگری توی گرمای تابستون، حال بیاد!


    صرفاً، به عنوان یه برادر بزرگتر/کوچکتر، خواستم بهت دو تا چیزی که من از تراوین یاد گرفتم رو به تو هم بگم، شاید خوشت بیاد:

    1. در جایی که عملت به بار نشسته، نیازی به توضیح اضافه نداری. تیمی که مغلوب شده، بالطبع از هر حربه ای استفاده می کنه تا فضا رو گل آلود کنه. منتهی این «لحن» تو هست که در ذهن خواننده اثر می ذاره، وقتی متن طولانی می شه. و خیلی مواقع، یه فاتح با لبخند کاریزماتیک، خیلی خیلی مؤثرتر هست تا برنده ای تا قرون آخر می خواد دعوا کنه -- ملت فک می کنن حتماً اونقدرا هم فاتح نبوده که هنوز داره گل آویز می شه.
    2. هیچ وقت، هیچ وقت، هیچ وقت، تیم ت رو فراموش نکن. درسته ممکنه شما پلنر یا لیدر کل یا همه کاره باشی، اما استفاده از افعال مفرد، خصوصاً راجع به داشته های سایر پلیرها، می تونه در دراز مدت باعث بشه دلسردی ایجاد بشه و پس فردا بگن «فلانی شماها رو فقط یه اکانت می بینه و همه ش خودشه!». مخصوصاً توی محیطی که بهت تضمین می دم، از همچین حربه های سیاسی و روانی به شدّت استفاده خواهد شد.

    قربانت

    --آیدین

    پ.ن: فک کنم ایدین هم مثل من منتظر روز موعوده !

    بببین امید جان من خودم خیلی فکر می‌کنم که این قضیه به کجا می‌رسه. و فرمایش/حدس شما درسته :دی


    قضیه ی اون دهکده وسط امرداد هم، هر چی بیشتر می گذره بیشتر من می فهمم با اون قضیه مجید آخیلیوس (الان دوباره میاد یه طومار می نویسه که با این که دهکده من صفر شد، ولی لیلی مرد بود و جمادی الثانی با جولای توی اون سال مقارن بود و اردشیر به من گفت چه نازی و ...!) خیلی فرق داره. اونجا قضیه یه مقدار خوبی حیثیتی بود و تقریباً هر صفحه یه کل کل از مجید بود و یه جوابِ کَل از سمت ماها!


    اینجا ولی قضیه این شکلی نیست. طرف اومده شیک شیک کلی تروپ خفت کرده، اما حتی اعلام جنگ هم نمی شه! کل کل ها هم هنوز در حد «تو مولتی داری؛ نه خودت مولتی داری؛ اوّل تو مولتیت رو نشون بده؛ نه تو نشون بده!» هست. جدی ها! مثل اینه که تو روز روشن یکی رو بزنن وسط خیابون بُکُشن، بعد ملت بیان بشینن بحث کنن که «چاقو دسته زنجان بوده؟ نه چاقو دسته سیاه بوده! نه اصن ناخن گیر بود! تو ناخن گیرت کو راستی؟ لاک صورتی چرا زدی؟» دیگه اوج واکنش این شد که «لینک جاسوسی نشون بده؛ نه اول تو نشون بده! بیا این مال دو روز پیش که از خود من جاسوسی شده!»


    خلاصه، یه مقدار فیتیله اون ور پایین هست؛ از طرفی هم سیاست بین لیدرهای ربع ها هم بسیار محافظه کارانه هست.


    من چون توی هیچ ربعی سِمَتی ندارم، خیلی راحت نظر شخصی خودم رو می گم که به نظرم این «محافظه کاری شدید» از کجا ناشی می شه:


    ۱) پلیر خیلی کم

    من یادمه توی شمال شرق که منطقه بندی می کردیم (قبل از این که من فحش رکیک بخورم و اسمم از تو پروفایل وینگ اصلی پاک بشه یوهویی :دی)، کلّ ربع توی یه مینی بوس (دقیقاً ۲ تا وینگ) جا می‌شدن. تازه این پلیرهای فیلتر نشده بود! توش پلیر داشتیم که ادعا می کرد «تولید مصری ۳ برابر تون هست» و این مثلاً شاخ مجلس بود. :) چه برسه به جاسوس ها؛ چه برسه به مولتی ها(یی که فرضاً تیم لیدری نمی دونه)؛ چه برسه به اونایی که عمداً یا سهواً یا مدالاً ۸۱۱۸ تا امتیاز دفاعی به اکانت Aria.Mehr وسط شمال شرقی داده ان!


    این حجم از پلیر خیلی کم باعث می شه که ربع ها انگیزه ی ریسک پذیری شون پایین باشه، چون به قول گفتنی discretionary income ندارن و توانایی بریز بپاش ندارن. چون می‌ترسن که با جنگ همین ۴ تا پلیرشون هم از بین بره و نتونن حتی یه واندر (چه برسه به ۳ تا واندر) رو آب و دون بدن -- چه به لحاظ منابع، چه به لحاظ نیروی انسانی.


    ۲) پلیر توانمند و دست به آچار کم


    اینم خیلی کمه! شما هر ربعی رو نگاه کنی می بینی توش ممکنه شاید ۵ تا اکانت خوب و قوی باشه، اما بعدش کم کم می بینی حتی از بیرون هم اکانت ها یه جاشون می لنگه. یا مثلاً طرف رفته مختصات ۳۰۰ و ۳۰۰ اون DO NOT DISTURB رو هم پشت در اتاق هتلش انداخته که کسی تا ته سرور مزاحمش نشه! :دی


    جدی از روی تعداد دهکده هم بخوایم قضاوت کنیم، شما رتبه ۴۰ به بعد هر ربعی رو نگاه کنی، می بینی توی هفته ششم بازی طرف هنوز ۳ تا دهکده داره و اونقدری که انتظار می رفته بازی رو جدّی نگرفته ان.


    خلاصه بخوام بگم، نیروی انسانی ای که بشه روش حساب کرد، چه به عنوان مسئول و چه به عنوان پلیر کاربلد (که شبا خودش اسکات کنه، خفت کنه، بیاد فروم پرزنت کنه، و لیدر صبح که پا می شه جیگرش حااال بیاد!) خیلی خیلی کم هست توی همه ربع ها.


    ۳) بازی سیاست بیشتر از بازی تراوین!


    اینم یه نکته جالب هست.

    این که خیلی ها هستن اکانت ندارن (یا در حد یه اکانت بخور و نمیر دورهمی)، اما تراوین رو به خاطر سیاست ش دوس دارن. این دوستان و این تیپ حواشی، چیز مکملی هست برای تراوین به عنوان یه بازی استراتژیک، منتهی به نظرم شبیه این فیلم های کمدی هست که ۳ نفر تو یه جزیره هستن و یکی پادشاه می‌شه، یکی نخست وزیر، یکی جلّاد!


    درست مثل پروژه ها و شرکت هایی که اون قدر middle manager دارن که اصلاً نمی شه توش کار انجام بشه! این که سیاست و سخنوری بخواد ۲۰ درصد باشه و بازی اصلی ۸۰ درصد، به نظرم یه تعادل هست. منتهی این وسط وقتی بخواد جای این دو عدد عوض بشه، خیلی وضعیت جالبی نیست. ینی عملاً ممکنه پیش خودت فکر کنی که فلان ربع این ۳۰ تا پلیر شناخته شده رو داره، و ایناها ببین توی فروم هم هستن یا توی ربع شون سِمَت دارن. منتهی وقتی از نزدیک نگاه کنی، طرف می گه «من دیگه همر کشیدن و شب بیدار بودن و غارت کردن از سن و سالم گذشته! اینجا واسه اون کیک و ساندیس بعد از اهدای خون ش اومدم! و لذت عکس های همر توی فروم.» :) درست مثل پیرمردی که با طناب می خواد بیلیارد بازی کنه! :دی


    خلاصه،

    می خوام بگم از همون ۱۲۰ نفر هر ربع، توشون جاسوس هست، مولتی هست، پلیر دورهمی هست، پلیر کم کاربلد (و بعضاً مدعی، و بعضاً گستاخ!) هم هست. تهش چیزی نمی مونه که بخوان روش خیلی ریسک کنن.


    یه نکته دیگه هم بگم این که همین که ۴ تا لیدر ربع ها هم نتونسته ان توی خیلی موارد به توافق برسن توی جلسه مشترک، مجدّد نشون می ده که بازی یه «رقابت» ساده و چارچوب دار نیست و یه مقدار مسئله حیثیتی هم هست که افراد حاضر نیستن از چیزایی که بهش دلبستگی و وابستگی دارن (مثل مولتی سنتی، مثل مرزهای اخلاق، مثل غارت توافقی، مثل ...) کوتاه بیان، و تقریباً از هر وسیله ای که بوش زیاد بلند نشه، برای بُرد استفاده خواهند کرد -- چیزی که توی تراوین ایران رایجه. :) و خب همین مسئله حیثیتی هم باعث می شه افراد خیلی خیلی محتاط تر و حساب شده تر برن جلو!



    چه باید کرد؟


    خوبی این داستان اینه که سرور عمر خوبی خواهد داشت. و خب چون سرور نرمال هم هست، باید هر ربعی بتونه بهترین برنامه ریزی برای بهترین نتیجه رو داشته باشه.


    مجدداً چون من توی هیچ ربعی هیچ سِمَتی ندارم، یه سری پیشنهاد به کلیه ربع ها می دم.


    ۱- حتماً تا آخر هفته آمارگیری اکانت ها از بیرون رو کامل کنین. شما باید یه گوگل شیت بزرگ (حداقل برای ربع خودتون) داشته باشین که توش مختصات X و Y کپ و نژاد و درصد واحه و نوع کپ و لینک کپ و ... از تمام اکانت های ربع داشته باشه. (ما فاصله از کپ و زاویه از مرکز مختصات رو هم فرمولی داشتیم.)


    ۲- حتماً آمارگیری داخلی اکانت ها رو با یه گوگل فُرم انجام بدین. که همه اکانت ها موظف هستن مواردی مثل: ایمیل، شماره تماس، آیدی تلگرام، پلیرهای اکانت، سیترهای اکانت، هدف اکانت (هجومی/دفاعی/پارکینگ/غیره)، سابقه، ساعات آنلاینی، و ... رو پر کنن.


    ۳- دسته بندی اکانت ها رو به نظرم می شه به صورت زیر انجام داد (هر اکانت فقط یکی از دسته های زیر):

    1. همردار واندرزن مخفی: اکانتی که تو بیابون هست، تابلو هم نیست، یواشکی داره از خیلی زود یه همر می سازه فقط برای واندر.
    2. همردار واندر و جنگی: اکانتی که هم واندرزن داره می کشه هم جنگی. خیلی بیابونی نباید باشه. این که واندرزن نان کپ باشه (کتیبه بردن سخته) یا کپ (محدودیت ساخت نیرو؛ و سخت بودن لانچ جنگی نان کپ)، هم به سلیقه بستگی داره. من به نظرم همر جنگی خیلی بهتره که کپ باشه که خطر چیف نداشته باشه و مشکل گندم دهی و دف نگه داشتن هم نداشته باشه و با کتیبه هم بشه راحت ریکاورش کرد.
    3. همر جنگی فقط: اکانتی که توانایی ساخت واندرزن رو نداره و پارکینگ هم نداره و اهل بریز بپاش گلد هم نیست؛ ولی می تونه لانچ ۸ موج بزنه و دوست داره هجومی باشه و می تونه همرش رو تو خودش پارک کنه.
    4. دفسازها: قصد جسارت ندارم؛ اما توضیحات خاصی ندارم.


    به نظرم همر جنگی توی این سرور خیلی خیلی می تونه مهم باشه. واسه همین من از واندرزن اولی حداکثر ۱۰ تا رو توصیه می کنم،‌ و به نظرم هر ربع باید حداقل ۲۰ تا از دومی و حداقل ۳۰ تا از سومی داشته باشه!


    واضحه که ربعی که بین ۴۰ الی ۶۰ تا همر جنگی داشته باشه (ترجیحاً نزدیک به ۶۰!) وقتی دو راند بره یه ربع دیگه رو بزنه (و اوّلین ضربه رو هم بزنه، و پلن هم کیلویی نباشه) می تونه قشنگ ربع مدافع رو حسابی زمین گیر کنه. مخصوصاً اگه با اون همر جنگی تپل ها (مورد دوم) در پکیج های ۳ تایی برن کپ صفر کنن! و واضح هست که ۴ راند این ربع بره روی یه ربع دیگه، اون ربع مدافع تقریباً از دور خارج می شه!


    زمان استارت همر؟

    اگه اشتباه نکنم تا کتیبه (۱۵ آذر؟) ۸ هفته مونده. ساخت همر جنگی هم بهترین حالتش این هست که نسازی و نسازی و نسازی (با فرض این که نتونی بدون تلفات و کاملاً مفید غارت کنی) تا این که یهو ۲۰ و ۲۰ و ۲۰ (کارگاه و سربازخ و اصطبل) بسازی. و تا قبلش حسابی بسترسازی و فیدرسازی و کراپ آپ بکنی.


    • اگه همین الان شروع کنیم می شه ۸ هفته و می شه تا زمان کتیبه ها با کلاه و ۲۰/۲۰/۲۰ (من امتیاز اتحاد رو فعلاً لحاظ نکردم) یه همر۵۵/۱۳.۵/۳.۵/۲.۳ داد. هزینه ساعتی ۳۵ک و تهش ۱۱۰ گندمخور. (نژادهای دیگه هم مشابه هستن تقریباً؛ گندمخور کمتر)
    • اگه دو هفته دیگه بستر سازی کنیم، می شه توی ۶ هفته با کلاه و ۲۰/۲۰/۲۰ می‌شه یه همر ۴۰/۱۰/۲/۲ داد که خوراک جنگ هست! هزینه ساعتی ۳۵ک و تهش ۹۰ک گندمخور.

    به نظر من خوبه زمانی ساخت همر تولید بشه که حداکثر نصف منابع ورودی (غارت و تولید) بخواد خرج همر بشه و همچنان اکانت راهی برای رشد کراپلند داشته باشه که بتونه گندم نیروها رو بده و تهش اکانت جر نخوره! همچین چیزی می شه مثلاً تولید ۷۲ک یه کپ ۱۲۵ درصد سطح ۱۶. منتهی اگه پارکینگ اختصاصی موجود هست، خب می شه زودتر هم اقدام کرد، مثلاً از سطح فول ۱۵. خصوصاً مصری هایی که می خوان هجومی باشن خب یه برتری تولید هم دارن اینجا.


    این قضیه، خلاصه، نیازمند همّت فردی و پیگیری تیمی هست! و قطعاً تیمی برنده خواهد شد که بتونه هم این مدیریت رو داشته باشه، هم انگیزه و پیگیری رو توی تیمش و پلیرهاش به یه «ارزش» مبدّل کنه!



    ببخشید طولانی شد. امیدوارم در زمینه فردی و تیمی مفید باشه این نکات.


    ارادت

    --آیدین

    من تبریک می گم بابت این خفت زیبا که هیجان به سرور آورد.


    چند تا نکته فنی سریع:

    1. این شبیه سازی ای هست که من کردم. مدافع فک کنم دیوار هم بالا نیاورده بوده اصن (در حد دیوار ۱).
    2. فاصله حدود ۲ ساعت بوده با میدان تمرین ۱۵.
    3. ساخت ۸ک رعد (با فرض استفاده نکردن از gs) حدود ۳۰ روز با اصطبل۲۰ زمان می بره. احسنت به مهاجم. گرچه با توجه به اون پاپ فک کنم حتماً gs هم داره مهاجم توی این دهکده.

    از نظر جاسوسی:

    1. من همون سطح دیوار شبیه سازی قبلی (که تونستم توش به اون تلفات مهاجم برسم) رو زدم، حدود ۸ک جاسوس با پاپ مهاجم (دو برابر مدافع تقریباً؛ مورال بونس) یا ۶ک جاسوس سطح ۲۰ از یه اکانت با پاپ مدافع می خواست که مدافع متوجه نشه.
    2. من نمی تونم بگم این عدد نشدنی هست. به نظرم غیرممکن نیست اما کمی مشکوک هست. به هر حال، با توجه به موارد زیر من به نظرم تیم امرداد روی ضعف های خودش تمرکز تا این که الزاماً در درجه اوّل یخه ی مهاجم رو بچسبه.
    3. من نمی دونم توانایی تیم ش.غ. چه قدر هست و چند تا اکانت با ۶ک الی ۱۰ک متمرکز سطح ۲۰ دارن. اما اگه فقط یه دونه باشه، این که همه ی اون رو یک ضرب فقط روی یه اکانت بزنن یه مقداری عجیب هست. من خودم اگه باشم ترجیح می دم از ۶ تا اکانت هر کدوم با ۱ک اسکات کنم. اما خب اگه اکانت اسکات کننده زیاد دارن، خب می شه بهشون تبریک گفت.

    از نظر ضعف های شخصی مدافع:

    1. انشالله خانواده حتماً سریع تر حالشون بهتر بشه. براشون دعا می کنیم.
    2. اتک ساعت ۴ تا ۶ صبح بوده و آدم عادیش تو اون ساعت بیدار نیست معمولاً.
    3. دهکده مدافع فیدر بوده. و گندم منفی ۷ک رو داشته تحمل می کرده. و همچنان تهش ۱۱۷ک گندم توش بوده، ینی خیلی هم اکانت رو هوا نبوده. از اون ور توزیع نسبتاً نرمال منابع (هر سه منبع دیگه، ۳۵ک) نشون می ده که احتمالاً یه تعدیلی زده شده و نیروها کلاً غارت نمی کرده ان. حدس من اینه که ساعت ۱۱ شب تعدیل زده شده بوده به فول ۲ انبارغذا (۱۶۰ک) و باقی منابع هم مساوی توزیع شده تا صبح که یه کاری بشه باش کرد.
    4. میزان نسبتاً کم جاسوس، اونم وقتی جاسوس ثابت به نفع خود توتن هست که توتن باشه که گندم کمتری بخوره؛ و همین طور سطح ۱ دیوار و نگرفتن حیوون و اینا، نشون می ده که مدافع کاملاً انتظار همچین چیزی رو نداشته.


    از نظر ضعف تیمی مدافع: (خواهشاً گارد نگیرین! من بدتون رو نمی خوام به خدا!)


    کسایی که می رن بیابون (قشنگ بیاااااابون) ده می زن و عمرنات پتاسیم منابع رو نمی تونن به اون ده بزن (شبیه همین بنده خدای مدافع که این دهش حدود ۶۱ و -۴ هست، ولی بقیه ده هاش قشنگ ۲۰۰ و -۳۰۰ هستن) عملاً ده دیفالتشون به هییییچ دردی نمی خوره و یه مکافات علیم هست وقتی توش نیرو بسازن.


    طرف احساس می کنه که توی همین یه دهکده (که محدودیت هم داره، و همین یه دهکده هست، نه کنارش ده هست، نه منابعش آپ می شه) می تونه بزن بهادر بازی در بیاره و از یه دهکده تنها یه چیز شاخ (اسماً خودشون می گن همر کتیبه) در بیاره! همچین حرکت هایی هم اصطلاحاً pain in the arse هم برای خود شخص هست، هم برای اتحاد، هم برای هم تیمی های اطراف از نظر منابعی که غارت می کنه که به فنا بده.


    طرف فوق فوقش می خواد یه همر ۲۰/۴ بکشه برای کتیبه بیرون و کلّ منابع اطراف رو به زووور غارت کنه که خرج خودش رو بده و همه ش هم گندم منفی تحمل کنه و امکان لانچ نداشته باشه توی جنگ ها (وقتی همر تو راه هست، گندم از کجا بیاره؟) و دفاع هم نتونه بکنه و ... و ... و ...

    این ده ضمناً لاک می شه از نظر تولید/منبع (مخصوصاً اگه مرکز باشه و غارت محدود) و به جایی می رسه که دو سه هفته آخر کتیبه فقط باید ساعتی ۵۰ک منابع اطراف رو غارت کنه که خرج گندمخورش رو بده! ینی عملاً میلیون ها منبع به فنا می ده که یه همرک نسبتاً کم فایده برای ربع رو در حالت فریز شده و بدون رشد نگه داره!


    خواهشاً، اگه تیم حرفه ای دارین، جلوی این حرکات رو بگیرین. شاید ۵ درصد کسایی که می رن بیابون می تونن از ده دیفالتشون درست استفاده بکنن. اون ۹۵ درصد بقیه صرفاً منابع اتحاد رو به فنا می دن! به اون ۹۵ درصد بقیه بگین آقا این ده رو بذار باشه و در اولین فرصت بده یکی رفاقتی چیف کنه که امتیاز فرهنگی آزاد بشه تو توی بیابون ده بزنی. همین. اگه خیلی هم اصرار کردن ازشون بپرسین «چرا فکر می کنی با یه دهکده که نه رشد افقی (دهکده بیشتر) داره، نه رشد عمودی (منابع بیشتر از سطح ۱۰)، و بدون هیرو می تونی بهتر از کسایی که نرفته ان بیابون و ۱۰ تا دهکده همین بغل دارن، عمل کنی؟» همین.


    سپاس

    --آیدین

    سلام

    میشه زحمت بکشی اینا رو هم بگی :) چون نمیدونیم ....

    یادش بخیر، من یک ماه پیش وقتی گفتم:


    دوستان شما، با اعتماد بنفش مثال زدنی، جواب دادن که:


    با سلام خدمت همه عزیزان


    از اونجایی که من یه مقدار وسواس فکری دارم معمولا برای شروع هر کاری راجب شرایط انجام اون کار تحقیق و بررسی میکنم که اصلا ببینم اون کار ارزش اینو داره واسش هزینه (چه زمانی چه مالی) بکنم یا خیر.علی الخصوص وقتی قراره از سایر رفقامم دعوت کنم که همراهم باشن چرا که اونا به دعوت میان و هر کم و زیادی بشه تقصیر میزبانی هست که مهمون دعوت کرده :)))) اگرچه لطف و بزرگمنشی دوستان بیشتر از این حرفاست


    :)


    به هر حال، من لینک های معتبری که پیدا کردم رو توی این پست گذاشتم (توش اون مورد ریست شدن جون/خون قهرمان بعد از لول آپ هم هست).


    ===


    نظر شخصیم هم بپرسی، این سرور به نظرم بیشتر یه بازی Survival Mode (تلاش برای بقا) هست تا استراتژیک :دی


    قشنگ صبح پا می شی ممکنه یه اتفاق جدید افتاده باشه (اثر هنری نامحدود، اثرهنری محدود به ۵ تا، واحه بهشتی، ناتار با پاپ ۶۰۰ که توش ۱۰۰ک منبع هست هفته سوم، میدان تمرین برعکس، اینسترت سیم سکند، انبار ناتار کم یا زیاد، نبودن فایل SQL برای آنالیز، و ...). اسماً هم «سرور بدون بات و مولتی» هست، اما همه می‌دونیم که چی داره و چی نداره...


    خلاصه اینکه ساقیش، آب ریخته توش! ما هم نیست که نفهمیم؛ می فهمیم... منتهی چون اعتیاده آقا جون، اعتیاد، مجبوریم که وقتی ننه نیست با زن بابا بسازیم. :دی


    ارادت،

    --آیدین


    پ.ن.یوتوپیا و پاکبازی و آرمان رو ولش کن، مدال فقط مدال سالم!

    واسه درک درست از صحبت هام ،و برا اینکه ادعای واهی امرداد زیر سوال ببرم ؛و فردا روزی امرداد ادعایی بر پاک بودن نداشته باشه.

    پ.پ.ن. آقا می شه یه همّتی بکنین تمام ربع ها لینک های بالای ۱ک الی ۲ک تلفات (به نسبت زمان سرور، مثلاً الآن یک ک) رو کلاً بذارین توی فروم ما هم ببینیم؟ معمولاً همیشه یا مهاجم باید ذوق کنه یا مدافع. منتهی وقتی این وسط اینسرت می شه یا یهو توی ۶ ساعت آخر ریست شد تاپ۱۰ یه اتفاقاتی می افته، ما باید بشینیم در و دیوار نگاه کنیم و هی به قیافه همدیگه گیر بدیم!


    بیاین با هم پاکباز باشیم، نه این که به هم پاکباز باشیم!

    عزیز ایشون توی سرور خودشون هستن و اگه لازم بود راجع به دلیل این که چرا ده جدیدشون رو از ناتار چیف کردن خودشون توضیح می دن:

    https://ts1.speedtra.com/spieler.php?uid=276


    JK :D


    پ.ن. آقا لینک اتک جنوب غرب به گان هیرو رو کسی نمی ذاره؟ این داستان «جنگ هون ها!»

    مجید جان،


    پستت از نظر تاریخی، یه مقداری تاریخش گذشته هست.

    بحث ۴ سال پیش رو،‌ نمی تونی با تعریف کردن جزئیات نادقیق تحریف کنی. نتیجه اش رو همه می دونن -- کپ شما صفر شد، شما هم گذاشتی رفتی. مضافاً اینجا سرور ۱ ایکس راند ۲ اسپیدترا هست. اگه خواستی راجع به جزئیات فنّی اون داستان حرف بزنی و تجارب خودت به عنوان کسی که سمت مهاجم این حرکت بوده رو منتقل کنی، قطعاً استقبال می شه؛ اما این که بخوای بدون نفس کشیدن هی بگی لیلی زن بود یا مرد، یا تایتانیک اوّل جک عاشق دختره بود یا نه، یا اون جنگ ممسنی بود یا کازرون، حوصله همه سر می ره -- اگه خیلی دوست داری برو یه تاپیک جدا بزن راجع به این قصه ها، هر کی علاقه مند بود میاد می خونه.


    از نظر همین توضیحات فنّی هم که نوشتی، شما روی این که صنعتی زدن چه قدر خوبه و شیشه چه قدر بهتر از تریاک هست تأکید داری! در حالیکه اینجا همون سنتی ش هم قدغن هست. حالا بیا هی از افتخارات خودت و سرنگ و آزمایشگاه والتر هایزنبرگ ت بگو -- مجدداً ربطی به اینجا نداره.

    نمی گم آموزش زبان ژاپنی چیز بدیه؛ منتهی می گم وسط نوحه ی محرم توی دروازه غار، شما با صدای بلند شمارش اعداد ژاپنی پخش کنی و هی ولوم کم و زیاد کنی و این وسط بگی که چرا بسیار خوبه که خلبان های کامی کازی ژاپن بیان پایگاه چهارم شکاری دزفول تدریس کنن، کسی تره هم برات خُرد نمی کنه.


    من هم به شخصه، علی رغم همه توهین های شخصی ای که به من کردی به عنوان یه رقیب، از نظر فنّی بهت احترام می ذارم و می دونم آدم پرتلاشی هستی. منتهی به نظرم از نظر هوش اجتماعی (این که کجا چه حرفی رو بزنی) می تونی بیشتر روی خودت کار کنی.


    شاد باشی.


    ارادت

    --آیدین

    سلام عزیزم.

    سلام و درود

    بحثی که هیچ وقت توی این فروم قدیمی نمیشه و فقط از پیجی به پیج دیگه منتقل میشه کپ ایمپریال

    یکی از اصول اولیه ی دموکراسی اینه که به مکان های عمومی احترام بذاریم. و برای بقیه تعیین تکلیف نکنیم. این تاپیک هم جزو مکان های عمومی هست و این بحث هم به نظرم واقعاً از سایر بحث های دیگه (که من واقعاً نمی خونم؛ مثل بحث سرورهای دیگه یا عکس های سانسور شده یا هیروهای عریان!) مرتبط تر هست به «نقد و بررسی سرور ۱ ایکس راند ۲».


    به نظرم بهتره شما هم، هم تأمل و هم تحمل ت رو بالا ببری عزیز جان.


    لطفا با تحلیل های زیباتون مخاطبین فروم رو کوته فکر فرض نکنید سپاس


    طبیعتا همه ما قبل از این که بیایم تحلیل آبکی کنیم باید ببینیم چه استفاده ای قرار هست از اون ده بشه


    1.در حال حاضر من اون ده رو (از بیرون) یه پارکینگ دفاع میبینم ...

    عزیزم،

    چیزی به اسم «پارکینگ دفاع» در زمان صلح از نظر فنی، کمی مضحک هست.


    این پشگل مصری (برده اسمش هست؛ اما به خاطر گندم بالا نسبت به دفی که می ده، حکم پشگل رو داره!) هزینه اش ۱۵۰ هست و روزی ۱۲۰۰ تا ازش راحت می شه ساخت (ساعتی ۷۵۰۰ منبع خرجش هست؛ ینی از یه فیدر فول کمتر). حالا فرض کن حسن قلی و دوستاش برنامه می کنن که برای زمان کتیبه مثلاً ۱۲۰ک دف بدن بیرون از اکانت، درسته؟ (همون طور که همرسازها از الان پلن می کنن همر ۵۰/۱۰/۴ بدن بیرون برای کتیبه).


    فرض هم بکن که اکانت دفسازه قراره تا زمان کتیبه مثلاً ۱۲ تا دهکده داشته باشه که ۱۰ تاش فول باشن.


    خب:

    1. راه الف: شما در ۱۰ روز منتهی به کتیبه روزی ۱۰ × ۱۲۰۰ = ۱۲ک نیرو می سازی که می شه ۱۲۰ک. عملاً هم چون نمودار خطی با شیب ثابت داری، از نظر گندمخور معادل ۵ روز گندمخور همه اش رو می‌دی ینی ۱۴.۴م منبع خرج گندم تا زمان کتیبه. و منابعت تا ۱۰ روز آخر همیشه خرج بالا کشیدن ریسورس و چیزهایی می شه که بازگشت سرمایه دارن (پول پس انداز، پول میاره!)
    2. راه ب: شما میای از اصطلاح غیرآبکی و به خیال خودت غیرکوته فکرانه ی «پارکینگ دفاع» شروع می کنی. ینی از ۶۰ روز مونده به کتیبه ها، می یای و روزی ۲ک نیرو می سازی تا بشه ۱۲۰ک بعد از ۶۰ روز. برای این کار هم مثلاً توی ۴ تا فیدر هر کدوم با سربازخونه ۱۰ الی ۱۲ روزی ۵۰۰ تا می سازی. قضیه اینه که گندمی که این نیروی اولی که امروز می سازی خواهد خورد، از الان تا ۶۰ روز دیگه، برابر با ۶۰ × ۲۴ = ۱۴۴۰ منبع یعنی ۱۰ برابر پول خودش هست!
      هزینه کلّ گندمخور هم حساب بکنی، می شه متوسط ۶۰ک نیرو در ۳۰ روز = ۴۴ میلیون منبع خرج گندم تا زمان کتیبه!
      از اون ور هم تو پولی که امروز باش می تونی کراپ کپ آپ کنی یا فیدر آپ کنی یا جشن بگیری رو داری می خوابونی جایی که «بازگشت سرمایه نداره!» قیمت برده هم عین دلار نیست که پولت رو بدی برده بخری سه ماه دیگه گرون شه سود کنی! تا ته سرور همین هست. و فقط تو از رشد طبیعی ریسورس (از طریق سرمایه گذاری در غارت یا فیدر آپ کردن یا کراپ کپ آپ کردن) رو نمی گیری!
      (تو خودت حساب کن توی ۳ روز اوّل حتی ۳ک منبع هم خیلی بود، اما الان برات چیزی نیست. چون منبع باید سرمایه گذاری بشه و خودش رو باز-تولید کنه. وگرنه تو منابع جایزه ی هیرو رو بذاری دو ماه بمونه تو کیسه ی هیرو، ارزش شون عملاً شاید یک دهم بشه!)


    حالا تو نظرت «راه ب» هست، اوکی. نوش جان! «پارکینگ دفاعی» بسازین، بقیه هم لذت می برن. :)


    4.فشار سیاسی بالایی روی ربع جنوب شرقی بازی هست نگید نیست که اگه نبود 50 صفحه در موردش پست نمیذاشتید که از فشار کم کنید . از یه جایی به بعد ممکنه پلیر ها از تیم لیدری شون جواب بخوان یا شاهد حرکات احساسی این ربع باشیم

    علیک سلام!

    الان از صفحه ی منفی سه ی این تاپیک بحث این دهکده هست فقط؟ =))


    چرا جوش می زنی آخه اخوی. منی هم که دارم تحلیل می کنم، و چندین صفحه از این صفحات رو من جمله همین چند ساعت پیش پُر کردم، دارم تحلیل فنی می کنم. چرا اینا رو به «فشار» ربط می دی؟ چرا هر چیز زردی رو می ریزی توی ماست ها؟ :)


    5.اگر این ده بتونه خودش رو تا کتیبه ها حفظ کنه اون موقع شاید شاهد پرواز کتیبه یونیک ساید اس ای باشیم به هر حال مختصات مختصاته خوبیه

    و........

    به نظرم سطح هماهنگی ربع ها، همین طور کارهایی که می شه کرد با داشتن یک ربع vs یک اکانت در یک ربع، تفاوتش خیلی بیشتر از اینی هست که فکرش رو می کنی. :)


    این رو هم بدان و آگاه باش که این «ببینین از دندان های دشمن شما داره خون می چکه! خیلی مخوفه!» که داری براش نوازندگی می کنی، واقعاً خیلی بعیده باعث ترس یا دلسردی یا چیزای مشابه بشه توی حداقل ربعی مثل ج.ش. و امرداد. اتفاقاً داری برعکس می زنی و کمک می کنی بچه ها بیشتر به انگیزه و انسجام برسن! جدی این «وای کتیبه یونیک شون پرواز کنه!» که می گی مثلاً انتظار داری همه بشینن گریه کنن پای روضه ات؟ یا خودت هم خنده ات می گیری؟ :دی


    به نظرم انتخاب ساید ش غ برای این کار انتخاب خوبی بوده اکانتی که همه جوره در دید هست و شاید پلیر ها روزی دو سه بار پروفایل این اکانت رو چک کنن

    به نظرم سهراب سپهری در همچین شرایطی بود که «ما هیچ، ما نگاه» رو نوشت!


    جدی اینایی که می گی رو خودتم باور می کنی یا فقط می گی ما باور کنیم؟


    پس به نظرم بهترین انتخاب ممکن رو داشتن اما این که چه استفاده ای قراره بکنن رو ما نمیدونیم و نخواهیم فهمید شاید اصلا اون ده بهونه متا باشه (چیزی که به نظر آیدین اصلا دوست نداره)

    تراوین یه بازی تیمی هست. اصلاً همین که هر اکانت فقط یه دهکده ش رو می تونه بالای سطح ۱۰ ببره منابعش رو (کپ) دقیقاً واسه همین هست که مجبور بشی شما برای پارکینگ هم که شده به هم تیمی هات رو بندازی و باهاشون تیم تشکیل بدی!


    این که حالا یه اکانتی داره اونقدر حرکت ژانگولر در میاره که هم از دو ماه مونده به کتیبه باید «پارکینگ دفاعی» بسازه (اونم با دف مصری! بدترین نیرو برای دف ثابت! ینی از تبرزن و شمشیرزن رومن هم بدتره برای دف ثابت!) و نمی تونه یه کپ درست حسابی بسازه و کلّ ربع رو داره غارت می کنه که خرج این کاراش بکنه، آفرین بهشون، اما برای من سخته خیلی قبول بکنم که اینا «به نفع ربع» هست.


    جدی می گم. همین بحث سر «کتیبه بزرگ به دفساز دادن» هم چند صفحه پیش بود. و این منت گذاشتن خیلی رایجه! مثلاً طرف تو آژانس کار می کنه، مسافر می خوره از آزادی می ره تجریش، بعد تجریش که رسیده از بازار تجریش یه کیلو پیاز می خره، شب میاره خونه به زنش می گه «عزیزم من به عشق تو رفتم از تجریش پیاز خریدم!» زنش هم می گه «خب شوهر جان، اگه می خواستی برای من کادو بخری چرا پیاز خریدی؟ بعد این تجریش رفتنه چی بود این وسط؟!» -- توی تراوین هم طرف داره کار خودش رو می کنه، می خواد گولاخ بودن خودش رو ثابت کنه و عکس همرش رو خالکوبی کنه روی بازوش، اوکی نوش جونش. اما خدایی این که پشت سرش راه بیافتیم و بگیم «این بهترین کار برای ربع بود!» خداییش از تجریش و پیاز هم بدتره!


    در مورد متا هم، باور کن من نه سر پیازم نه ته پیاز! اصن متا بشن چه بهتر! من که حتی شمال شرقی هم نیستم که بخوام بگم ای وای متا نکنین من پاپ کورنم می پره تو حلقم! متا کنن نوش جون شون. :دی


    و اما ساید های دیگه (مشخصا آیدین جان)

    اولا آتش این درگیری هر چی شعله ور تر باشه این به نفع بقیه هست اما چی باعث میشه که شخصی مثل آیدین توی تحلیل هاش انقدر موضوع رو از نگاه اس ای ببینه و سعی کنه به جنوب شرق خط بده؟

    جواب این سوال به عهده خوانندگان است


    اگه دقیق می خوندی برادر، می دیدی من هم برای ش.غ. پیشنهاد دادم، هم برای ج.ش. پیشنهادم برای ش.غ. هم این بود که همین رو بیشترش بکنن! و گفتم اگه به جای ۱ اکانت و ۱ دهکده، سه تا اکانت و سه تا دهکده بزنن، واقعاً اثربخشی ش ۱۰ برابر می شه.

    از اون برای ج.ش. هم تجربیات خودم رو (چون سه بار تو موقعیت ج.ش. در گذشته بوده ام) گفتم.


    تازه حتی بعد از پست گذاشتن هم داشتم فکر می کردم احتمالاً بچه های ج.ش. (که یه سری شون زیر پوستی هنوز از من بدشون میاد! اما به خدا من گاز نمی گیرم :دی) ناراحت هم بشن که من بهشون یه سری بدیهیات رو یادآوری کردم؛ منتهی گفتم همین که توی فروم یه انتقال تجربه و دیدگاه باشه، باعث می شه سطح فروم برای همه جذاب بشه. همین.


    حالا شما می خوای بگی من رنگ چشمام سبزه و قدم دو متر و ده سانت هست، اوکی بگو! من بدم نمیاد :دی


    ارادت

    --آیدین


    پ.ن. لقمان، می گم این عددها رو بندازی توی یه گوگل شیت و یه Pie Chart بکشی، خیلی خیلی خیلی اثربخشی ش بیشتر هم می شه. برای آپلود هم من با https://www.upsara.com/ کار می کنم که هم https هست (این فروم به http گیر می ده)، هم فیلش تر نیست توی ایران، هم خیلی خوش دست هست. مثل اتچمنت سایز عجیب و اون پایین دوباره پیوست نشون بده و اینا هم نداره.

    نکردی هم نکردی، همینی که می ذاری هم دمت گرم. من سعی می کنم چشمی اون نموداری که می خوام رو تصور کنم. ممنون. :*

    من هم با اجازه نظرم رو راجع به این اکانت ایمپریال بدم و برم.


    اوّل) تشکر

    اوّل از همه، فارغ از همه کل کل ها، از این تیم تشکر می‌کنم که این سرور رو جذاب کرده ن. دست مریزاد و خسته نباشید. همچین حرکتی، فارغ از این که نوآورانه بوده یا نبوده، فارغ از این که منطقی هست یا نیست (از نظر فنی و منبعی)، و ... جسارت و برنامه ریزی بالایی می طلبه که خب دیدنش باعث می شه معتادان تراوین به وجد بیان!


    دوم) منابع

    یه بنده خدایی اینجا می گفت این اکانت داره منابع جنوب شرقی رو غارت می کنه و استعداد خدادادی غارت داره و غیره.

    در مورد منبع، هم آره و هم نه. در مورد استعداد هم، یه کم بیای پایین با هم می تونیم قدم بزنیم اخوی! :)


    غارت منابع «نه»، چون اون وسط نقشه (جایی که این اکانت هست)، شما راحت نمی تونی یه ناتار پیدا کنی و بشینی روش حالشو ببری! صد تا اکانت دارن می زنن اونجا رو. اصلاً من یادمه با احسان نشستیم کلّلّلّلّیییییی محاسبه کردیم و یه معیاری تعریف کردیم به عنوان «سود خالص یک گرزی در ساعت». (که گندمخور و خسارتش به دیوار ناتار و ... رو همه رو سرشکن کردیم و متوسط وزن دار فاصله رو درآوردیم و چی و چی رو کم کردیم و اینا...) ما هم تا شعاع حدود ۳۰ اینا می زدیم همه چی رو.


    نتیجه تا شعاع ۳۰ ما (مختصات دیفالت حدود ۶۰ و ۲۰؛ و مختصات کپ ما حدود ۶۰ و ۴۵ بود):

    • این عدد برای واحه های همه-بخور-ازش/بهشتی حدود ۰.۷ الی ۱ هست. و خب باعث می شه نرخ بازگشت سرمایه برای گرزی (با هزینه ۲۵۰ منبع) حدوداً ۲۰۰ الی ۳۰۰ ساعت بشه که تقریباً معادل فیدر آپ کردن ۹ به ۱۰ هست. خیلی هم دپرس کننده بود! چون هر سری که ما مثلاً ۲۰۰ تا گرزی رو هر نیم ساعت الی یک ساعت می فرستادیم روی ۱۰۰ تا واحه، عملاً داشتیم ته تهش ۲۰۰ تا منبع سود می کردیم هر ساعت! در حالی که تولید خود هیرو فک کنم ساعتی ۳ک اینا بود فقط و تولید کپ حدود ۳۰ الی ۴۰ک!
    • منتهی برای ناتارهایی که پُر باشن و خیلی وسط نباشن (مختصات کپ کافی پیلیز ۶۰ و ۴۵ بود و ناتارهای به سمت خارج از مرکز، کمی دست نخورده تر بودن) این عدد به ۴ هم می رسید. ینی نرخ بازگشت سرمایه ۶۰ ساعت. ینی نسبتاً سودآور خوب و ارزشش رو داشت.
    • البته باید دقت داشت که برای ناتارهایی که وسط باشن و همه بخوان بخورن ازش (ناتارهای دیفالت)، مخصوصاً با زیاد شدن دست در غارت، باز نمی صرفه. و نرخ سود حدود ۱.۵ منبع در ساعت برای هر گرزی بود.


    اینا برای این بود که تهش به این برسم که واحه زدن واقعاً به صرفه نیست؛ و ناتار زدن وسط نقشه (تقریباً زیر مختصات ۴۰ و ۴۰) که دست زیاد هست، باز هم خیلی به صرفه نیست. ممکنه تهش ضرر نداشته باشه، اما سود آنچنانی که فکر کنی کُن فیکُن داری می کنی هم نداره.


    ~


    در مورد این بنده خدا

    غارتش همین الان ساعتی ۳۲۰ک هست در حالیکه نفر دوم الی دهم بین ۱۶۰ک تا ۱۳۰ک در ساعت هستن. (راستی، لطفاً آمار از تاپ ۱۰ می ذارین، به ساعت تقسیم کنین که معنای عمومی داشته باشه؛ وگرنه عدد خام فلان قدر میلیون، فارغ از این که کجای هفته هستیم، رو خیلی سخته توش معنا پیدا کردن.)


    حالا، این بنده خدا این غارتی که داره می کنه، اولاً یه درصد خوبیش مولتی هست (تعارف هم نداریم؛ حاشیه هم نمی رم، فنی دارم می گم.) تخمین من اینه که حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد غارتش از مولتی هست. ینی حدود ۱۰۰ک الی ۱۵۰ک در ساعت، که می شه حدود ده الی پونزده تا فیدر یا ۵ تا فیدر و دو تا کپ مصری.


    الباقی هم به نظرم یه درصد عمده اش از خود شمال غرب هست همچنان (ده دیفالت و کپ ش)، و اگه داره منابع از این ده جنوب شرقی هم می زنه با این ۵ک گرزی و ۱۵۰۰ تا شوالیه، احتمال زیاد داره پلیرهای غیرفعال آمرداد رو می زنه. پس آره، منبع می گیره؛ اما نه که غارت رو خیلی تنگ کرده باشه.


    (راستی، دوست گل Rel (به معنای رابطه نزدیک داشتن) مخفف Relationship هست و یه دونه L داره.)


    سوم) سود سیاسی ربع ها

    ۳.۱.) سود برای ش.غ.

    (این که به W می گین «دبل»، منو یاد قدیم می ندازه که به «وبکم» (Web Camera) می گفتن، «وب بده»؛ قسمت متمایزکننده اش همون «یو»ش هست که حذف می کنین. از نظر اختصار هم ش.غ. همون تعداد کاراکتر هست تقریباً.)


    از نظر مانور تبلیغاتی خب خیلی جای کار زیاد داره این قضیه. و بالطبع (هزاران بار می تونم اینو داد بزنم!) که اگه این حرکت به جای یک اکانت توسّط ۳ تا اکانت همزمان انجام می شد، اثرش شاید ۱۰ برابر می بود. اما خب فعلاً یه اکانت هست و اون اکانت هم خیلی شلوغ هست، منتهی همین «تک روی» می تونه پاشنه آشیل ربع بشه. درست مثل این تیمای کشورهای بی ربط که میان مثلاً یه رونالدو می خرن برای شموشک واسکادوگامای سنگاپور، بعد فکر می کنن دیگه کار تمومه! اما رونالدو که خسته بشه یا مصدوم بشه، کار سخت می شه.


    من نمی گم ش.غ. پلیر دیگه نداره. همین دوستمون ژاوش (اگه اشتباه نکنم) روی اکانت مرق آتش (غ ش با میثم مرغی فرق داره اگه اشتباه نکنم) که هم اینسرت می کنه هم خفت خیلی پلیر کاربلدی هست. منتهی ته تهش یه حسی، حداقل من، توم هست که ش.غ. پلیر جنگی در حد دو سه راند نداره.


    خلاصه به نظرم خوبه که مانور تبلیغاتی و انگیزه سازی رو به کلّ ربع تعمیم بدن و سعی کن به جای یکی یا دو تا رونالدینیو، یه تیم کرواسی یا یونان هم کم کم بسازن.



    ۳.۲.) سود برای آمرداد

    ما (یا دقیق بگم، من) تجربه ی مدافع بودن توی همچین حرکتی رو حداقل سه بار داشته ام. یه بار سرور ۸ و اکانت armama (محک عزیز)، یه بار سرور ۲ (اگه اشتباه نکنم اسم سرور رو) و اکانت Persian Gulf که نزدیک مرز ج.ش/ش.ش بود، یه بار هم که خیلی معروف بود همین سرور اکانت مجید آخیلیوس که آخرش زدیم صفرش کردیم. (همر اکانت من نصفه رد شد و همر پیمان بعد از من با بقیه کاتاها، کامل لهش کردن، حدود یک هفته قبل کتیبه اگه اشتباه نکنم.)


    ببین، نکته خیلی ظریف و مهم اینه که: سود سیاسی این حرکت خیلی خیلی بالاست برای مدافع!


    کلاً که تراوین ایران بخور بخواب هست تا زمان کتیبه. و طرف میاد قشنگ با پیژامه لحاف دشکش رو پهن می‌کنه اون وسط و پاپ و CP می زنه تا فلک! در این حد هم بیکار هست که روی واحه ی فیدر پنجمش اشتباهی اتک می یاد، آییی خشتک لیدر میدر رو پاره می کنه! #سطح_دغدغه!


    با همین منوال وقتی یه ربع می ره تا کتیبه، نه دف درست حسابی داره، نه پلیرهاش زیرساخت دارن، نه اسکات هست توی کپ/فیدرها، نه کسی انگیزه همر جنگی کشیدن داره، نه چیزی. به هر کی هم می گی، می گه «من پیرم! دندون ندارم! بذار یه گوشه بشینم دف بسازم و فروم بخونم!» و تو کلّ ربع شاید دو نفر اونقدری تنگ باشن که بتونن ۸ موج لانچ کنن یا اینسرت کنن.

    منتهی وقتی یه «دشمن واضح! درست پشت درهای خونه ی ما!» باشه، همه عالم و آدم انگیزه خواهند داشت. مخصوصاً اگه حماسی هم بشه و این لفظ «تعدّی به خاک پاک و مقدّس ربع جنوب شرق!» خیلی روش تأکید بشه، قطعاً می تونه خیلی خیلی انگیزه ایجاد کنه.


    کارهای پیشنهادی من برای ربع ج.ش.:

    1. ام ام حماسی زیاد بزنین. توش تأکید بشه که با این که ما هماهنگ ترین ربع بازی در زمینه پیش آمادگی بودیم، اما همین باعث شده که تو چشم بیایم و از اول برامون یه ربع رو بسیج کنن! پس نیاز به هماهنگی و فداکاری از طرف تک تک بازیکن ها هست!
    2. همه موظف هستن حداقل ۱۰ تا اسکات توتن توی هر دهکده و هر واحه داشته باشن. اگه توتن نیستن پول بدن یه توتن بسازه. کسی اسکات نداشته باشه و غارت بشه اخراجه.
    3. هر وینگ حداقل دو نفر شیفت شب، شب بان هستن که جاسوسی های اتحاد رو چک کنن و اگه دیدن جایی ازش جاسوسی داره می شه که طعمه ی خوبی هست، خودشون نیزه دار/کاهن/دف اینسرت کنن. منطقه بندی هم کار خوبی هست. همین طور برنامه ریزی برای چیف کردن دهکده دیفالت اکانت بیابونی ها، که نمی رسن کاری بکن با منابع این دهکده و می خوان پِسقل بدن فقط!
    4. اکانت های نزدیک به این بابا موظف هستن بین ۱۰۰ الی ۳۰۰ تا دف درست حسابی (محافظ و نیزه دار ترجیحاً، ترکیبی) بذارن توی دهکده هاشون. مخصوصاً اگه سابقه غارت دارن. همچنین برنامه بسترسازی دفاعی ایجاد بشه (توتن و رومن هایی که پول می گیرن و دف اختصاصی می سازن برای بقیه).
    5. هر دو سه روز با ۲ الی ۳ک جاسوس (طوری که خسارت خیلی کم باشه) ازش اسکات کنین. نیازی به زدن زودهنگامش هم نیست، منتهی وقتی بزنین که اولاً انتظار نداشته باشه (پارادوکس فلسفی (و نه سیاسی) اعدام غیر منتظره...)، ثانیاً محکم بزنین!
    6. همرهای جنگی (که قراره خط شکن برن رو این بابا و بعد افتخار کنن!) از همین الان معلوم بشن که باید توی ۵۰ روز آینده، نفری یه همر ۴۰/۱۰/۴ بدن بیرون. اینا شدیداً لازم هستن. و لازم هست که از همین الآن ملت موظف بشن و پاپ الکی و فیدر الکی نزنن و همر بسازن.


    چهارم) تثبیت مواضع

    یه چیزی که من نمی بینم، و خوبه که معلوم بشه. اینه که آیا این حرکت موضع «اکانت» هست یا «ربع»؟


    این خیلی خیلی مهم هست. و اگه موضع ربع هست، اسکات و فیک و اینا روی همین مولتی های نزدیک مرکز ش.غ. (مثل اون الو الو سید ۳۰ تا بزن، نه حاجی ۱۰۰ تا) از طرف پلیرهای ج.ش. می تونه جالب باشه. مخصوصاً از سمت نژادهای سریع (یا کسایی که می تونن میدون تمرین بسازن.) آقا خودت رفتی بیابون، فیدر دیفالتت ساعتی ۸ک اضافه تولید داره؟ خب بشین گرزی بساز ول بده روی اکانت های رندوم ش.غ! صبح پا می شی می بینی خرج خودشون رو در آورده ان!


    همین حرکت می تونه باعث بشه که ربع ش.غ. از حالت بخور/بخواب (یا به عبارتی، «من می خوابم؛ تو واحه ام رو ۵ صبح بخور سیّد!») در بیاد و قضیه از حالت یک طرفه خارج بشه.


    همینا دیگه!

    ببخشید طولانی شد.


    فعلاً

    --آیدین


    پ.ن. ممنون از ایرج عزیز که زحمت نقل و انتقال اکانت Coffee Please سابق به سربازان گمنام شمال شرقی رو کشید و همچنین ادمین که لطف کرد اکانت رو چنج ایمیل و نام و همه چی کرد.

    سلام دوستان،


    زیاد مصدّع اوقات تون نمی شم. فقط خواستم اعلام کنم که از این لحظه اکانت Coffee Please واگذار شد و چنج پسورد هم شد. من دیگه توی سرور به هیچ وجه لاگین ندارم. قطعاً سرور جذابی هست، منتهی من در یه معذوریتی قرار گرفتم (فک کنم شبیه همون حرکت شطرنج که اشکان گفت!) که ادامه ی حضورم در سرور به ربع شمال شرقی و به خودم لطمه می زد. واقعاً هم سعی کردم اون معذوریت رو حل کنم، خیلی هم فکر کردم، منتهی متأسفانه بخت با ما یار نبود. :)


    از ایرج عزیز و احسان گل هم که در مقاطع خوبی در کنار من روی اکانت بودن تشکر می کنم.


    من قصدم حذف کامل اکانت بود، منتهی به خاطر وضع خوب اکانت (رنک یک شمال شرقی، اولین توتن سرور (و دومین اکانت سرور) که سه واحه گندمی ۱۵۰ درصد رو گرفت، غارت ۷۰ درصد نفر آخر تاپ۱۰، کراپهای ۱۳ و ۱۴، تروپ سازی نان استاپ و ...) از نظر اخلاقی خودم رو مدیون دونستم که این اکانت پیش بچه های شمال شرقی بمونه و در راستای اهداف ربع استفاده بشه. خلاصه به اون عزیزی که واگذار شد (و احتمالاً قراره تیم بیاره روی اکانت؛ هر وقت صلاح دونست هم خودش معرفی می کنه) برنامه درسی پیشنهادی خودم برای اکانت رو هم دادم و امیدوارم که اسم کافی پیلیز رو توی روزنامه جزو قبولی های کنکور ببینم در انتهای سرور!


    ممنون که همین مدت هم من رو پذیرا بودین -- هم دوستان فرومی، هم دوستان بامعرفت شمال شرقی.


    تیم هماهنگی شمال شرقی هم به زودی لیدر کل جدید شمال شرقی رو اعلام خواهد کرد. برای تیم جدید و کلیه ی پلیرهای شمال شرقی سرور آرزوی موفقیت دارم.


    شاد و پیروز باشید!


    ارادت،

    --آیدین.


    پ.ن. یه تشکر کوچولو هم بکنم از ادمین این سرور. نسبت به انتظاری که من از سرورهای غیررسمی داشتم، به نسبت خیلی خوب مدیریت کردن، هم فروم رو، هم پاسخ های مولتی هانتر رو، هم اشکالاتی که بود و پیدا می شد رو، هم امکان خرید با پیپل و ... رو. خسته هم نباشید. این بچه های جدید اکانت Coffee Please هم اگه خواستن اسم اکانت رو عوض کنن، مرحمت بکنین مساعدت لازم رو مبذول دارید؛ ممنون می‌شیم. :)

    من یه نکته تستی این وسط بگم بعد برم به بقیه خوابم برسم!


    برای من هم عجیب بود که ساعت ۵ صبح اکانتی به اسم مداری (مادری؟) Madari که هنوز اسم پایتختش با دو تا واحه «دهکده جدید» هست، بیدار بوده! من این دو تا اتک ۱۰۰ گرزی با یه رعد دفاعی از ج.ش. رو دقیق نگه کردم:

    1. فاصله ی دهکده مهاجم تا واحه ی اکانت مادری برابر با ۸.۲ خونه هست که با گرزدار ۱:۱۰:۴۱ ساعت طول می کشه و اگه زمان لند ۶:۱۹:۲۱ باشه (لینک اتکزمان لانچ ۵:۰۸:۴۰ هست.
    2. فاصله ده دهکده مهاجم تا واحه ی اکانت سرباز برابر با ۱۴.۱۴ خونه هست که با گرزدار ۲:۰۱:۱۳ ساعت طول می کشه و اگه زمان لند ۶:۳۳:۴۷ باشه (لینک اتکزمان لانچ ۴:۳۲:۳۴ هست.

    بعد اون قسمت که «الو، حاجی با ۳۰ تا می زنم» «نه سیّد با ۱۰۰ تا بزن» طبق چت زیر مال ساعت ۵:۳۵ هست ینی نیم الی یک ساعت بعد از لانچ شدن.



    f665981_.png



    اگه به فن آوری تغییر تعداد نیروهای اتک نیم ساعت بعد از لانچ شدن دست پیدا کردین، خواهشاً به ما هم بگین!


    ممنون،

    --آیدین


    پ.ن. لازم نیست لینک فارم لیست از شمال شرقی بذارین برای توجیه این که توی شمال غربی دستمون می خوره ۱۰۰ تا گرزی می ره روی واحه ی تسخیر شده! من بهتون راهنمایی می کنم: کافیه بگین «ما ساعت تلگراممون به وقت ایران نیست!» و ما همه باور می کنیم.


    پ.پ.ن. این sarbaz بنده خدا فاصله بین دهکده دیفالتش با کپ بیابونیش ۱۳۳ خونه هست که رفت و برگشت تاجر مصری ۱۶.۵ ساعت طول می کشه. در بهترین حالت تاجر مصری می تونه با بازار ۲۰ هر راند ۱۵ک و با تجارتخ ۲۰ هر راند ۷۵ک (۵ ایکس می شه، درسته؟) ببره. ینی در بهترین حالت بین ساعتی ۱ک تا ۵ک. (بعیده تجارتخ ۲۰ باشه، به پاپش هم نمی خوره). اما تولید ده دیفالتش حداقل ۹ک در ساعت هست با واحه ای که داره. در نتیجه ساعتی بین ۴ک الی ۸ک منبع اضافه داره.

    خب مصری هم هست و احتمالاً چون علاقه به «دهکده جدید» داره، فعلاً نیرو نمی سازه؛ در نتیجه بهترین کار اینه که این منابع رو اهدا کنه به سایرین. :) این رو نمی شه کاریش کرد؛ اما بهتره صادق باشیم... ممنون!

    آیدین جان وقتی وسط پلن دیده شد اینسرت اینطوری میشه زد...

    ۱) اگه می شه لینک ها رو بُریده نذارین اگه عکس نامحرم توی نیمه ی پایین عکس نیست. این حرکات مشکوک تون به خدا بیشتر شک ایجاد می کنه! قبلاً هم رایج بوده که موج های کلینر توی همون ثانیه به خاطر اختلال اینترنت موج چهارم بیافته.



    ۲) اگه می شه این رو به جمع بندی برسین بعد بذارین که حرف تون دو تا نشه تو فروم.

    و 2 تا اکانت که قرار بود کاتا بزنن نزدن!

    ... و در نهایت همه بچه های آمرداد با چهره O_o روانه کار و زندگی و ... شدند

    مسلما مهمترین فاکتور باگدار بودن سرور هست !!! اونم در مواقع حساسی مثل دیشب که کلا بازی رو لوث کرد

    ینی همه ی بچه های آمرداد که موقع لندینگ چهره شون «او آندرلاین صفر» شده بود، تا موقع لندینگ نمی دونستن دو تا اکانت لانچ نکردن؟ خب یه کم اطلاع رسانی کنین بابا!

    بعد دو تا اکانت لانچ نکردن، بازی به خاطر اینسرت لوث شده؟



    ۳) اگه می شه این رو هم به جمع بندی برسین بعد بذارین که حرف تون دو تا نشه توی فروم.

    فدات شم خودمونم میدونیم با 100 تا کاتا نمیشه جایی رو صفر کرد

    • پلن جوری طراحی شده بود که کاتا های ۲ اکانت پشت هم سوار بشوند و دهکده تا ساعت 8.45 از روی مپ محو شده باشه

    بالاخره قرار بوده صفر بشه یا نشه؟ موج دوبله ۳۶ تایی بالاخره داستانش و هدفش چی بوده؟ شبیه سازی شده بوده یا نه قبلش؟

    برنامه های آدمو به هم می زنینا!


    من می خواستم پست خداحافظیم رو ۴۸ ساعت دیگه بذارم و کلی آماده کرده بودم تا اون موقع که همزمان با حذف اکانت بشه، پستی نذارم. منتهی این داستان بودار اینسرت سیم سکند و غیره، و ادامه دادنش باعث شد که لازم بشه یه چیزایی بگم تا جلوی اسکی روی چمن دوستای قدیمی رو بگیرم.


    من لینک حملات رو دیدم:


    و نه تنها اینسرت سیم سکندی اینجا ندیدم، بلکه برام جالب بود که گفته می شه:

    مسلما در بی عیب بودن پلن هیچ شکی نیست.


    مسلما مهمترین فاکتور باگدار بودن سرور هست !!!

    قضیه اینه که اصولاً کسی که دست به آچار (کیریلوید) باشه خیلی کم پیدا می‌شه این روزا. حساب کن ملت حال ندارن یه لباس تن هیروشون بکنن (اکانت مهاجم Viana سیکس پک هست)، چه برسه بخوان شبیه ساز بکنن! اصن نصف بدبختی من از اینجا شروع شد که به یکی گفتم تولید کپ ۱۵گ مصری ۱۵۰درصد سطح ۱۶ چنده، طرف فحش ک دار بهم تحویل داد! بالطبع در چنین شرایطی، می شه از این بدون مطالعه بودن عوام، خیلی استفاده های ابزاری کرد.



    اون عکسی که از «اینسرت» شما گذاشتین که پلن شما رو به هم ریخت (که طرف با ۱۱۹ تا شوالیه سفید هون به قول شما اینسرت کرده)، اگه خیلی دقت کرده باشی گندمزار رو زده از ۱۱ به ۸ اومده:

    m647846_.png


    (عین همین هم توی اون پست شماره ۶۴۱ که سعید گذاشته هم هست -- ۳۸ تا کاتای دو تارگته، یه ۱۱ به ۸ کرده ان و یه ۱۰ به ۶، بدون تلفات مهاجم.)



    نکته چیه حالا؟


    من سه تا شبیه سازی می ذارم اینجا. به تفاوت نتیجه (ساختمون از سطح ۱۱ به چند اومده) توشون توجه کنین.


    p566935_.png


    • الف) (لینک شبیه سازی الف) چیزی که پلن بدون عیب و نقص فکر می کرد می شه: که ۳۶ تا کاتا دوبله ۱۱ به صفر می کنن.
    • ب) (لینک شبیه سازی ب) چیزی که در واقعیت اتفاق افتاد، چون هم اینسرت شد و هم سنگبری مدافع سطح ۱۰ بوده!
    • ج) (لینک شبیه سازی ج) چیزی که اگه مشکل سنگ بری نبود اتفاق می افتاد (۱۱ به ۱ می شد، نه ۱۱ به ۸)
    • د ) (لینک شبیه سازی د) چیزی که اگه اینسرت نبود هم اتفاق می افتاد (همچنان ۱۱ به ۸، بدون اینسرت!)

    اینا ینی چی؟


    اتفاقی که در «پلن بی عیب و نقص» افتاده این بوده که:

    1. پلنر (یا هر چی اسمش هست) فرض کرده که می تونه با ۳۶ تا کاتای دوبله (یا ۳۸ تا طبق عکس سعید در راند بعدی)، دو تا گندمزار رو ۱۱ به صفر بکنه. قطعاً فکر نکرده چیزی به اسم سنگ بری هم وجود داره.
    2. یه اینسرت نصفه نیمه اون وسط اتفاق افتاده، منتهی اینسرت عملاً کوچکترین تأثیر خاصی نداشته، چون فقط ۲ تا از کاتاها رو از کار انداخته و ۱۱ به ۸ شده. اگه اینسرت هم نمی شد طبق لینک «د» بالا، همچنان همین ۱۱ به ۸ می شد.
    3. اینا گفتن خب چی کار کنیم که ضایع نشه قضیه، بریم کف فروم دو تا عکس برعکس بذاریم بگیم اینسرت شدیم! کسی هم نمی فهمه که سوتی اصلی ما، حساب نکردن روی سنگبری بوده!


    راس می گی؟


    بله!

    سنگبری ساختمون بسیار ارزونی هست. شما سطح ۱۵ش رو به راحتی با ۶۷ک منبع می تونی بسازی. منتهی قضیه اینه که پایین آوردن دوبله ی دو تا ساختمون سطح ۱۱ با سنگبری سطح ۱۵ مدافع به حداقل ۹۲ کاتا در هر موج (در این مثال) احتیاج داره! (لینک این که با ۹۰ تا هم صفر نمی شه). ینی شما برای ۸ موج بیرون به ۷۳۰ تا کاتا احتیاج داری، چه برسه به داخل.

    مسلماً ساخت این تعداد کاتا (و احیاناً دو برابرش اگه قراره یه ضرب صفر بشه)، نیاز به حداقل ۲۰ روز کارگاه سطح ۱۴ داره، (ای بابا! روز ۲۵ بازی هستیم، نمی شه که! پس سطح کارگاه رو ببریم بالا...) حداقل ۱۱ روز کاتاسازی سطح ۲۰ کارگاه داره بدون توقف. بگذریم که کارگاه ۲۰ هم خودش ۱ میلیون منبع می خواد و این کاتا هم ۲.۵ میلیون منبع از ۱۱ روز پیش (روز ۱۴ بازی، ساعتی ۱۰ک منبع، هیچ کاری نکنی فقط کاتای سطح ۲۰!) و شما نیاز دارین که حداقل ۳ تا از این اکانت ها با این حجم از کاتا برای صفر کردن اون دهکده بره، یا مطمئن باشین طرف خواب هست که رفت و برگشتی برین.


    با این حال اگه یه درصد طرف بیدار بشه و رو اکانت باشه (که دیدیم بوده که اینسرت کرده) کافیه بین هر رفت و برگشت یه سری مخفیگاه سطح ۱۰ با اون سنگبری سطح ۱۰ یا ۱۵ بسازه تا حسابی مهاجم رو خسته کنه.


    اینسرت چی می گه؟

    ببین شما وقتی ۸ موج می زنی ترتیب می شه ساعت ۶ و پنجاه دقیقه و مثلاً ۲۲ و ۲۲ و ۲۲و ۲۲و ۲۳ و ۲۳ و ۲۳ و ۲۳. من همون ثانیه های خود اتک رو دارم می گم طبق این عکس.


    حالا، اگه مدافع یه نیروی پشتیبان (از خودش یا اکانت دیگه ای) بزنه که روی ثانیه ۲۲ لند بشه، داستان چی می شه؟ می شه موج پنجم تقابل نیروها؛ و موج شش الی هشت هم رد می شن.


    حالا، شما می تونی بیای عکس موج شش و پنج رو برعکس بذاری، ینی اول شش رو بذاری، بعد پنج رو بذاری (کسی هم نمی فهمه؛ چون هر دو ثانیه ی ۲۳ هستن) و ادعا بکنی که ببینین در عکس اول که ثانیه ۲۳ هست نیرو نیست، اما در عکس دوم که ثانیه ۲۳ هست نیرو هست در مدافع، پس اینسرت سیم سکند شده! در حالیکه داستان بالعکس هست.


    چه نتیجه ای می گیریم؟

    1. این پلن اینسرت هم نمی شد، پلن خیلی شیکمی ای بود از نظر فنی برای صفر کردن یه کپ. سوتی داده بودن سنگبری رو کلاً با جاش در نظر نگرفته بودن، گفتن بندازیم گردن ادمین!
    2. قضیه اینسرت هم من کوچکترین اعتنایی بهش نمی تونم بکنم. چون کاملاً به صورت دستاویز داره ازش استفاده می شه و هیچ مستندی بر ترتیب موج ها نیست و کلاً هیچ تأثیری توی نتیجه ی پلن هم نمی داشت.

    ممنون

    --آیدین


    پ.ن. در 49:59:19 ساعت دیگر.


    پ.پ.ن. سلامتی اونی که زمین زد، ولی نارو نزد!


    پ.پ.پ.ن. من توی این قضیه ذی نفع نیستم. اگه هم نفعی باشه، کاملاً به نفع ربعی که اکانت من توش هست هست که دو تا ربع کناریش به جون هم بیافتن و از الان برن توی ربع همدیگه دهکده بزنن و بخوان هی همدیگه رو بزنن! ما هم دُنگی پاپ کورن می خریم نگاه می کنیم لذت می بریم، کراپ آپ می کنیم! یکی منابع میلیاردی غارتش (۲۵ درصد غارت کلّ ربعش، که می تونه به بقیه برسه و عملاً از دهن اونا داره در میاره) رو داره صرف حرکت های ژانگولر می کنه که بره سیرک خیلی عقاب؛ اون یکی هم داره به جای لباس پوشیدن هیرو و ریسورس آپ کردن و واحه دوم گرفتن، گونی گونی کاتا می سازه!

    پس خواهشاً اگه خواستین جوابی به من بدین، جواب سیاسی ندین -- ممکنه نچسبه بیافته زمین خیس بشه. :) من فقط خواستم بگم ممکنه ۴ نفر دقیق نباشن، اما شاید یه پیرمرد هم باشه که قبلاً فیلم هندی زیاد دیده و هنوز حداقل ۴۹ ساعت دیگه اینجا فعّال هست. سپاس!

    اشکان جان،


    من قضاوت نکردم. من صرفاً همینی که گفتی رو باهاش یه کلاس ساختم:


    نقل قول

    تو چندین سرور اخری که دوستان بازی کردن چون تعداد پلیر های تراوین کم شده و در هر ساید پلیر دف ساز تخصصی کم هست و بیشتر تعداد پلیر ها دارن یا جنگی بازی میکنن یا end game و بیشترین دف ساید ها از مواتی هایی که با بات بر روی vps فعال بود ساخته میشد


    ببین صدها هزار مقاله هست راجع به خصلت های خاص میلنیال ها (حدوداً همون دهه شصتی ها) و Generation Z (حدوداً همون دهه هفتادی ها). این مقاله ها هم معمولاً نه توهین هست،‌ نه قضاوتمندانه (جاجمنتال). بلکه صرفاً می گن «آقا جان، کسی که توی دوران ابتدایی/راهنمایی/اوایل دبیرستان، موبایل و دسترسی به اینترنت پرسرعت (قابلیت پخش ویدیو) داشته، یه سری تجربه ها رو اصلاً نکرده و نمی دونه.» مثل تجربه ی این که وااااقعاً ذوق کنی که می تونی بری یه کتاب دست دوم «دائره المعارف» بخری و از فرط بیکاری بشینی همه پایتخت های همه کشورها رو حفظ کنی و ذوق کنی که به جز آفتاب ثابت پنجره و تخت خواب ثابت و غذای ثابت، تونسته ای این تابستون یه چیز جدید (ولو بی مصرف!) یاد بگیری.


    این تجربه رو دهه هفتادی ها و هشتادی ها نداشته و ندارن. (تجربه ی خیلی خوش آیندی هم نیست راستش! منتهی آدم رو برای یه شرایطی که ممکنه دوباره پیش بیاد، آماده تر می کنه.)


    اینجا هم همینه. من اون دسته بندی ای که کردم توش هم تأکید کردم که قصدم «تیم فقط تاج! ماشین فقط پیکان جوانان!» نیست. بلکه همون طور که خودت گفتی، وقتی این سرورهای اخیر (۵ سال اخیر حدوداً) همه توشون پلیر بسیار کم، بات بالا و مولتی شدید داشته، عملاً پلیر همچین سرور یه سری تجربه ها رو نداشته. مثل این که یه دهه هشتادی بیاد الان به من بگه «کتاب خوندن منسوخ شده!» خب اگه تو فقط این مدل زندگی رو دیدی،‌ آره! منتهی ممکنه یه زمانی برسه که اینترنت قطع بشه و در اون حالت آدما دوباره کتاب می‌خونن.


    منم سؤال پایانیم همین بود... که آیا این سرور تجربه جدیدی برای این عزیزانی که دنیای قبل از سرورهای آبگوشتی رو ندیده ان، هست یا نه. آیا قراره با هزار و یک روش اذیت و آزار مدام روی نان کپ هاشون، کاری کنیم وااااقعاً پشیمون بشن از نان کپ ساختن بدون حساب کتاب و بفهمن قبل از آبگوشت ما با نون و پیاز هم حال می کردیم؛ یا نه قراره ما هی دور هم تخمه بخوریم و همر الکی، با مولتی اکانت تو بیابون با امتیاز دفاعی یک رقمی در کلّ یک سال، گنده کنیم و احساس کنیم شاخ هستیم...!



    در مورد دف هم، به نظرم واضح هست که بردن جنگامب به دفساز تقریباً همیشه تنها از سر «رکورد شخصی» خواهد بود. چرا؟


    برای روشن نگه داشتن سربازخونه دفاعی سازی توی هر نژاد شما معمولاً ۱۰ک در ساعت باید مصرف کنی (سطح ۲۰ سربازخ، امتیاز اتحاد و ...). (لینک کیریللوید دفسازی). تولید یه فیدر هم بدون واحه و با پاپ متوسط، حدوداً ساعتی ۸ک هست. با واحه معمولاً حداکثر می شه ۱۰ک در ساعت. حالا جمعیت خود دهکده و گندم دادن به نیروهایی که همین الان ساخته شده یا تو راه هست رو هم حساب کنی،‌ یه فیدر به زور می تونه خودش خرج سربازخ ۲۰ خودش رو در بیاره.


    این وسط حالا یه کپ می‌مونه از نظر منابع ورودی. منابع کپ معمولاً برای موارد زیر به کار برده می شه:

    • ساخت یه انویل با سواره (مید گیم مخصوصاً)

    • کراپ آپ کردن کپ (خصوصاً ارلی تا میدگیم)

    • جشن گرفتن توی همه دهکده ها (اگه پاپ باز باشه)

    • بالا کشیدن دهکده آخر (اگه همچنان در حال رشد باشه)

    • ارتقا سطح اسلحه سازی همه دهکده ها

    • گندم رسوندن تپل به واندر

    • پارکینگ برای همرها (با توجه به آنلاین بودن اکانت)

    • و ...


    از نظر فلسفی هم آخه اگه نگاه کنین، شما اگه قراره به جای مثلاً ۱۰۰۰ تا دفاعی در روز بیای ۱۳۰۰ تا دفاعی بسازی، خب توی «منبع» که صرفه جویی نمی کنی، پس لطف کن پول اون ۳۰۰ تای اضافه رو بده یکی دیگه (یه فیدر دیگه خودت، یا یه همسایه ات که دف نمی سازه چون پارکینگه (بگو بیاد توی تو پارک کنه تا خودش بتونه دف بسازه)، یا یه همسایه ات که دف نمی سازه چون داره به واندر همه منابعش رو گندم می فرسته (تو بگو از واحه های کپت غارت کنن بشکه های واندر؛ تا اون با منابعش دف بسازه)، یا یه همسایه ات که به زور داره گندمخور همر خودش رو می ده (بگو شوالیه هاش رو پیش تو پارک کنه، تا با منابع آزاد شده توی فیدرش دف بسازه))، خلاصه هزار راه هست تا یکی دیگه بیاد با همین منابع اون ۳۰۰ تای اضافه رو بسازه و تهش اتحاد همون میزان نیرویی رو بدون کتیبه و با خودخواه نبودن به صرف رکورد، و یه هماهنگی ساده داشته باشه که قراره با کتیبه داشته باشه!


    از اون ور چی؟

    کارگاه ساختمونی هست که ورژن نان کپ (great workshop) نداره! و تنها روشی که می‌تونی کاتاها/رم های یه همر رو بیشتر کنی استفاده از کتیبه هست. منابع gb/gs هم خیلی زیادن و سه برابر هستن!


    پس نتیجه چیه؟

    • یا اون ربع حداقل یه همردار داره که داره با سرعت یک ایکس کاتا می سازه؛ که خب نتیجه این هست که هماهنگی توی اون ربع بسیار افتضاح هست. یعنی ربع ترجیح می ده که اکانت دفساز قلی، از فیدرش ۶۰ک دف بکشه بیرون به جای ۵۰ک از یه جا و ۱۰ک از یه جای دیگه؛ تا این که یه همرش که ۱۰ک کاتا داره بشه ۱۲ک کاتا و اتحاد بسیار سود بکنه!


    • یا اون ربع حداقل یه نفر داره که داره بدون کتیبه gb/gs ران می کنه، که خب اگه کتیبه بگیره به جای هزینه سه برابر می تونه درصد خوبی از نیروها رو با هزینه یک برابر اضافه بسازه و در منبع سود کنه و عملاً با منبع ثابت نیروی بیشتری بسازه و اتحاد بسیار سود بکنه!


    • یا اون ربع همه دارن توش کاتاها و نیروها رو با کتیبه می سازن و کتیبه زیاد هست. که نشون می ده احتمالاً سرور خیلی بی بخار هست که «کتیبه زیاد اومده!» (پر کردن gb/gs با کتیبه خیلی سخت هست و نمی شه یهو بگیری ۲ ماه پر کنی بدی بغلی؛ پس نگیم که گردش کتیبه هاشون خوب بوده! خیر، همراشون کم بوده.)



    خارج از این سه حالت رو من نمی تونم تصور کنم. به نظر من یه اکانت با ۲۰۰ک دف هیچ فرقی با دو تا اکانت که هر کدوم ۱۰۰ک دف داره، ندارن!


    خواهشاً اگه می خواین این بحث رو فنی ادامه بدین، به جای گیر دادن به همدیگه، بیاین شرایط دقیق اون سروری که توش «به نفع اتحاد هست کتیبه جنگامب بره تو دفساز» رو بیان کنین و بگین که سرور چرا آبگوشتی نیست و توش جنگاموز رفته رو اکانت دفساز به جای این که همون منابع رو بده همسایه اش دف بسازه و عملاً همون کار رو بکنه، و کتیبه رو بده به یه همرساز.


    اگر هم خواستین بحث رو ادامه ندیم که ندیم. چون به نظرم گفتنی ها گفته شده. حالا تهش یکی هی بخواد بگه پراید توی یه شرایط خاصی سریع تر از زانتیا می ره، مثلاً اگه دور فرمونش صورتی باشه، یا سایز کفش راننده اش ۵۴ باشه که بتونه حسابی گاز بده ... خب این دیگه سلیقه شما هست که برای توجیه یه هدف، حاضرین زانتیا رو پنچر کنین.


    ممنون!

    --آیدین